۶۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسین کاوه» ثبت شده است

ترور نرم!

دیروز پامنبری‌های موسوی خوئینی‌ها و متأثرین از التقاط شریعتی وقتی که در مصاف استدلال کم آورند دست به ترور شهیدان مطهری و مفتح زدند.
امروز نیز تفاله‌های مفتخر به عالیجناب سایه و شریعتیسم به جای تفنگ رسانه به دست گرفته و با نقاب لیبرالیسم همچنان مشغول ترور هستند!

تأملی در اولویت‌بندی پرداختن به مسائل مختلف

  • (اولویت چه چیز یا چیزهایی برای چه کسی یا کسانی)

در فضای علمی و اجرایی و خصوصاً رسانه‌ای تا موضوع و مسئله و چیزی به مذاق برخی افراد و عزیزان و گروه‌ها خوش نمی‌آید گاهی بلافاصله اشکال می‌کنند و بعضاً فریاد بر می‌آورند که؛ ای بابا الان اولویت نظام، مردم، کشور این مسئله(مثلاً حجاب) است!؟ چرا به اقتصاد کشور و معیشت مردم نمی‌پردازید. یا اینکه وقتی کسی یا مجموعه‌ای متمرکز در کار و فعالیت ناظر بر مسائل سیاسی داخلی است به او خرده می‌گیرند که؛ ای بابا در این شرایط حساس جهانی و بین‌المللی و منطقه‌ای به مشکلات و چالش‌های سیاسی داخلی چرا می‌پردازید و قس علی هذا...

تــلــۀ شناختی

کلیپ‌هایی که در آن قرتی‌های امروزی با بسیجی‌های دهۀ شصتی مقایسه می‌شوند مغالطه آمیز است!

مراقب باشیم که با مقایسۀ بدترین جوان این زمان با بهترین جوان آن زمان تلۀ شناختی درست نکنیم!

بدترین این زمان را با بدترین آن زمان و بهترین این زمان را با بهترین آن زمان مقایسه کنیم.

سر در آخور کوچه‌ها

لیبرال‌ها به جای اهتمام در ایجاد بسترهای واقعی نشاط پایدار یعنی ازدواج و شغل و... سر مردم را در آخورهای لذت‌های کاذب موقتی مانند ولنگاری و رقص و آواز و... می‌بندند!

تا حواسشان از حقوق خود که در بانک آینده‌ها، پتروشیمی‌ها، معادن و صنایعی مانند فولاد و غیره به یغما می‌رود پرت شود!

اقتضاء جایگاه!

یکی از عوامل مهم و مؤثر در تعیین نوع کنش‌گری افراد در جامعه حتی در یک ماجرای واحد، جایگاه افراد است.

در ماجرایی مانند غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه، ما دو معصوم داریم لکن با دو روش کنش‌گری متفاوت!

تفاوت وظیفه به معنای تفاوت هدف نیست! بلکه به خاطر تفاوت جایگاه افراد و اقتضائات آن است.

در اصل و افق کنش‌گری باید تابع ولی باشیم، لکن این بدان معنا نیست که وظیفهٔ ما دقیقا مانند ولی می‌باشد.

مثلا وقتی فرمانده می‌گوید:«حمله» سرباز باید حمله را انجام داده و اقامه کند نه اینکه سرباز نیز بگوید:«حمله»!

مسئلۀ مهم این است که برآیند کنش‌های مختلف علی‌رغم تفاوت‌های روشی در یک افق واحد باشد...