مسئولین محترم خصوصا امنیتی! جلوگیری از نوسانات شدید نرخ ارز، قیمت طلا و... که دیگر با صرف جهاد تبیین ممکن نیست، کارشکنی در کار است!
ما که با جهاد تبیین به مقابله با عملیات روانی ضدانقلاب و غربزدگان و صیانت از افکار عمومی مشغولیم، شما با گروگانگیران اقتصادی چه میکنید؟
در جلسه با یکی از مسئولین انقلابی که در جریان مذاکرات است دو سوال کردم، که پاسخ قانع کنندهای نگرفتم!
آیا برای خنثی کردن عملیات رسانهای دشمن بر روی موج این مذاکرات و القای این گزاره به مردم منطقه که «ایران معاملهگر است و برای منافع خود منافع شما را قربانی میکند» تدبیری شده است؟
آیا برای خنثی کردن عملیات روانی و کارشکنی جریان ناانقلابی و غربزدۀ داخلی جهت جلوگیری از «فریب افکارعمومی و گروگانگیری اقتصادی برای مصادره و انحراف روند مذاکرات» تدبیری شده است؟
مبادا تمرکز بر جزئیات و حواشی مذاکرات ما را از فرامتن، پیامدها، برداشت دوستان و نقشۀ دشمنان غافل نماید.
وقتی رهبری عزیز در برخی مسائل اجازهٔ انجام کاری را به مسئولین میدهند لزوما به این معنا نیست که قلبا راضی و مؤید انجام آن کار نیز هستند!
گاهی ایشان به برخی مسئولین که استدلالها و اسناد مبنی بر غلط بودن کاری را نمیفهمند اجازه میدهند که تجربه کنند و بفهمند و تکرار نکنند.
لکن مشکل برخی از مسئولین، صرفا همیشه ندانستن و نفهمیدن امور و مسیرها نیست بلکه نتوانستن و حتی نخواستن و نپذیرفتن هم در کـار است!
در این حالت وظیفۀ مسئولین و مردمی که میفهمند و میخواهند که امور سامان یابد، حمایت از رهبری و تبیین و... جهت جلوگیری از ایجاد خسارت است.
متأسفانه ما در تحولات مختلف بیش از اینکه شاهد «تبیین پیشینی فعالانه» باشیم دچار «توجیه پسینی منفعلانه» شدهایم! که فرصت سوز است.
ظاهرا اولی هزینه و مؤونه میطلبد ولی دومی اینگونه نیست اما در اصل وقتی رویکرد دوم بر رویکرد اول غلبه کند موجب بازتولید خسارت میشود!
تحمیل و مصلحت
وقتی که ماجرای حکمیت و صلح با معاویه به خاطر خیانت و ضعف برخی خواصِ جبهۀ حق به امامین معصوم علیهما السلام تحمیل میشود بدانیم که به طریق اولی امکان تحمیل مسائلی خلاف نظر ولی مسلمین و مصالح اولیۀ اسلامی بر ولی فقیه نیز منتفی نیست! صد البته که پذیرش حکمیت و صلح و امثالهم از جانب امامین معصوم علیهما السلام هرگز و ابداً به معنای ضعف و کوتاهی آنان نیست و لعنت بر کسانی که چنین تصور و القاء بکنند! و همچنین ننگ بر کسانی که خیانت و کارشکنی و ضعف برخی خواص جبهۀ حق را تبیین نمیکنند و در موسم مقابله آنقدر به نظاره مینشینند تا ولی امر مسلمین به جای اخذ پیشدستانۀ جانب حقیقت و اقامۀ مُـرّ عدالت، در شرایط بد و بدتری که خروجی فعالیت کفار و منافقین و انفعال برخی خواص و مؤمنین است ناگزیر به أخذ پسدستانۀ طرف مصلحت شده و به جای جلب منافع بهتر، درگیر جلوگیری از خسارات بیشتر گردد.