خاک است وجود ابوالبشر آدم
یارب بنازمت که ابوتراب علیاست
خاک است وجود ابوالبشر آدم
یارب بنازمت که ابوتراب علیاست
هجر تو آن سان کند با من
که وصال کوره با آهن
منم گرفتار دورن طوفانی
🔻 شبی چو گیسوی خودِ پریشانی
🔺 چه موج زیبایی زِ خون به پا شده است
🔻 منم که میدانم تو که نمیدانی
🔺 همیشه درگیرم میان این دو نفر
🔻 خودی که زندان است و خود که زندانی