در جمهوری اسلامی به اندازهای که از فقدان قاطعیت اجرایی رنج میبریم اساساً از جهت مبانی و الگوی نظری در مضیقه نیستیم.
در برخی مسائل گرفتار مدیرانی هستیم که بهخاطر ترس و نفهمی تبدیل به باتلاقی برای طرح و برنامههای اسلامی انقلابی شدهاند.
گاهی برخی پیشنهادهای شغلی، کاری و غیره بیش از اینکه فرصت خدمت باشد بیشتر شبیه لقمهای است که قرار است خفهات کند!
به قول شاعر
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست...
گاهی بهانهای است که قربانیات کنند
مجاهدی که جبهه بندی را نشناسد، همواره بازی میخورد!
کـار خـوبـه خـدا درسـت کـنـه
رمز پیروزی امام خمینی کبیر بر ابرقدرتهای دوران و دشمنان خارجی و منافقین داخلی، ایستادگی بر روی ارزشهای اسلامی بود.
اگر امروز هم ما روی ارزشهای اسلامی بایستیم و تبیین بکنیم قطعاً پیروزیم وگرنه اشقیا روی جنازۀ ما میایستند و هلهله میکنند.
این قبیل تصاویر(مصافحۀ خواص اصولگرا با سران فتنه) صرفاً نوک کوه یخ هستند که گاهی از رشتهکوه جریان موسوم به اصولگرایی برای افکار عمومی نمایان میگردد.
مسئلۀ اصلی، منش، روش، تفکر و عملکرد بسیاری از خواص این جریان است که دیگر تفاوت معناداری با جریان اصلاحات ندارد!
برخی! اصطلاح «اصولگرایی» را از معنا تهی کردند...
نوعی جمود و تصلّب و اعوجاج در حوزۀ روش تحقیق، مقاله نویسی و نگارش پایاننامه، از متد پوزیتیویستی در برخی اساتید رسوب کرده است.
این جمود و تصلب و اعوجاج منبعث از متد غربی یکی از موانع جدی آزاد اندیشی، خلاقیت، ایدهپردازی و ابتکار در پژوهشگران جوان میباشد.