یکی از عوامل مهم و مؤثر در تعیین نوع کنشگری افراد در جامعه حتی در یک ماجرای واحد، جایگاه افراد است.
در ماجرایی مانند غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه، ما دو معصوم داریم لکن با دو روش کنشگری متفاوت!
تفاوت وظیفه به معنای تفاوت هدف نیست! بلکه به خاطر تفاوت جایگاه افراد و اقتضائات آن است.
در اصل و افق کنشگری باید تابع ولی باشیم، لکن این بدان معنا نیست که وظیفهٔ ما دقیقا مانند ولی میباشد.
مثلا وقتی فرمانده میگوید:«حمله» سرباز باید حمله را انجام داده و اقامه کند نه اینکه سرباز نیز بگوید:«حمله»!
مسئلۀ مهم این است که برآیند کنشهای مختلف علیرغم تفاوتهای روشی در یک افق واحد باشد...
این سوال مانند این است که از شما بپرسند؛ مهندس هستید یا تهرانی؟ مگر مهندس بودن با تهرانی بودن تعارض دارد که بـا "یـا" سوال میکنند؟
اسلام یک دین الهی و آسمانی و ایران یک کشور و جغرافیای زمینی است و این دو سنخشان با هم تفاوت دارد لذا نمیتوانیم یا این یا آن بکنیم...
آن کسانی هم که میخواهند ایرانیت را به عنوان یک مکتب فکری در مقابل دین اسلام برجسته کنند بدانند که تمام مفاخر ایران مسلمان بودهاند.
پس سعی نکنند که تحت عنوان ملیت ایرانی بر اسلامیت مردم بتازند که این کار بیشتر موجب رسوایی و افشاگر بلاهت و مزدوری آنان خواهد بود.
سی سال است کشور در حلقوم تجدد لیبرالی در حال بلعیده شدن است! لکن برخی ساده دلهای ساده ذهن همچنان نگران تحجر میباشند! میدانید چـرا؟
چون رسانههای همین جریان تجدد لیبرالی خطر تحجر را برجسته میکنند! البته نه تحجر واقعی که ما هم ضد آن هستیم بلکه انقلابیگری را تحجر جلوه میدهند!
تبعیت بخشی از مردم جهان از شهوات را به عنوان قدرت جبهۀ باطل حساب نکنیم...
عدم تبعیت بخشی از مردم جهان از عقل را به عنوان ضعف جبهۀ حق حساب نکنیم...
سختی صعود و راحتی سقوط را نیز دلیل بر نادرستی اولی و درستی دومی تحلیل نکنیم...
خلاصه اینکه؛ اهل حقیقت و عدالت بودن لیاقت میخواهد...
اولین معنایی که از شنیدن کلمۀ مقاومت در ذهن ما شکل میگیرد این است که ما به عنوان فرد، گروه، جامعه، ملت و یا امت در مقابل فشار و حملۀ دیگری و دشمنان بیرونی خود ایستادگی و پایداری میکنیم و تن به اراده و خواست او نمیدهیم. البته مقاومت در مقابل امیال نفسانی و شهوات دورنی را نیز میتوان در زمرۀ مصادیق مقاومت درونی برشمرد. این معنا در عین درستی لکن تداعی کنندۀ مفهومی سلبی، منفعل و تدافعی از ایستادگی است. با توجه به این عبارات وقتی سخن از مقاومت به میان میآید برای روشن شدن مسئله باید ابتدا تکلیف پاسخ یا پاسخهای این سه پرسش روشن گردد: مقاومت چه چیزی یا چه کسی و کسانی؟ مقاومت در مقابل چه چیزی یا چه کسی و کسانی؟ و همچنین مقاومت بر روی چه چیزی یا چیزهایی؟