چرا دشمنان خونی مردم ایران، جمهوری اسلامی را قدرتمند و در حال اوج گرفتن میدانند و کراراً نیز به انحاء مختلف به آن اقرار میکنند و همچنین مدام در شیپور ایران هراسی میدمند ولی برخی از همین مردم ایران و حتی برخی از محبین انقلاب اسلامی و مسئولین نظام، جمهوری اسلامی را در حال ضعف یا ناکارآمدی و افول میپندارند؟
خداوند متعال در قرآن کریم، سورۀ مبارکۀ رعد، آیۀ شریفۀ هفدهم، حقیقت و جریان و جبهۀ حقّ و عدل را به آبِ پایدار و مفید و طواغیت و جریان و جبهۀ باطل را به کفِ ناپایدار و بی خاصیت روی آب تشبیه میفرماید. حتماً به تفسیر این آیۀ شریفۀ مراجعه بفرمایید.
استاد ما حجت الاسلام دکتر احمد رهدار به نقل از آیت الله سیدمحمدمهدی میرباقری چنین نقل فرمودند که؛ آیت الله میرباقری در خصوص مفهوم آیۀ فوق چنین تعبیر و تفسیری کردهاند(قریب به مضمون)؛ همانگونه که یکی از دلایل اصلی ازدیادِ کفِ روی آب، تموّج و خروش خودِ آب است! لذا یکی از دلایل اصلی اوج گیری دشمنی جبهۀ باطل قوی شدن و خروش جبهۀ حق است! وگرنه جبهۀ باطل با جبهۀ حقّی که راکد و منفعل است اینگونه پر تلاطم، تقابل و ستیز نمیکند.
تجزیه ماجرا...
صفر: خانومی که توسط مأمورین انتظامی بخاطر پوشش نامناسب جهت تفهیم قانون و کلاس توجیهی به مقر پلیس انتقال داده شده است در میانه کلاس و در مقابل دیدگان حضار و دوربینهای مداربسته میمیرد. پزشکی قانونی بعد از تحقیقات اولیه، مرگ خانم مهسا امینی را بر اساس ادعای ضد انقلاب یعنی ضرب و جرح رد میکند.
حقیقت و عدالت دو مفهوم ارزشمندی هستند که فارغ از قرائتهای مختلف و یا دلالت بر مصادیق خاص، نفساً در نزد تمام انسانهای آزاده و سالم نه تنها مقبول و محترم بلکه مقدس میباشند آن هم قداستی وجدان فهم و فطرت پذیر...
نگارنده بنای بیان مسئله با نگرش الهیاتی و یا هر نوع ایدئولوژی دیگری را ندارد و صرفاً از منظر وجدان و فطرت به مسئله پرداخته و سخن به بند نوشتار میکشد تا شاید چراغی بیافروزد و فضای تاریک و غبار آلودی را که هر گوشه و لحظهاش حقیقت و عدالت به مسلخ مغالطات و شبهات میروند را به قدر توان روشن کند و موجب جلوگیری از سلاخی حقیقت و عدالت در ظلمات گردد.
وقتی سخن از ولایتمداری به میان میآید برخی گمان میکنند که ولایتمداری اختصاص به عوام جامعه(مردم عادی، غیر خواص) دارد و خواص و نخبگان خیلی لزوم ندارد که اوامر و رهنمودهای ولی جامعه اسلامی را در تحلیل و تصمیمهای