رویکرد سلفی تکفیری با سکولار لیبرال برای نظام صهیونیِ سلطه فرقی نمیکند فقط باید خطری برای منافع آنها نداشته باشند.
کارکرد زهر و سم سکولاریسم و لیبرالیسم برای نظام صهیونیِ سلطه همواره بیش از شمشیر سلفیت و تکفیر بوده و میباشد.
بن سلمانیسم بهتر از بن لادنیسم نوکر طواغیت بوده و است.
اولاً: ظاهر و فرع ماجرا این است که جبهۀ مقاومت در حدود این یک سال اخیر از جهت مادی و سختافزاری در میدان آسیبهای جدی اعم از شهادت سران و حامیان، تحدید جغرافیایی و خسارات مادی دیده است که بر کسی پوشیده نیست لکن همانطور که اشاره شد این تنها ظاهر و فرع ماجرا است نه همۀ ابعاد ماجرا...
ویرانی غزه و لبنان، شهادت سران حزبالله و حماس و سقوط سوریه عوامل مختلفی دارند که برخی از آنها خارج از ارادۀ ما بوده و هستند
چیزی که مهم است درست فهمیدن و قاطع و به موقع عمل کردن در مورد آن بخشی از عوامل ویژه است که به ما مربوط بوده و هستند
خصوصا حرکت در افقی که ولی امر ترسیم میکنند!
خطر اصلی جریانات سوریه در رویکرد تکفیری یا لیبرالی آنان نخواهد بود بلکه در عدم دشمنی با اسرائیل و بازی در پازل نظام سلطه خواهد بود.
مطالبه و خط رسانهای ما باید این باشد که جریانات سوری اگر دغدغۀ مردم و کشور را دارند باید نسبتشان را با اسرائیل مشخص بکنند...
غزه ویران شد، کشتار اوج گرفت، سران حماس و حزب الله را زدند، سوریه سقوط کرد! اصلا ناامید نشوید که پیروزی با ما است.
بـــه شـرط اینکه شدیدا؛
از کسانی که در یک سال اخیر با تحلیلهای تخدیری عدم امکان رخدادهای فوق را به افکار عمومی حقنه میکردند فاصله بگیریم!