برخورد خشن پلیس آمریکا با دانشجویان مدافع مردم مظلوم غزه را صرفا مؤیدی بر دروغین بودن آزادی بیان و حقوق بشر غربی تفسیر نکنید!
این اتفاقات اخیر دلایلی روشن بر پوچ بودن علوم انسانی غربی و افشاگر استعمار نظام سلطه و بزک استبداد آنان با ناعلم به اسم علم میباشد.
فلسفۀ قوانین اجتماعی و غرض مجری قانون معتقد کردن مردم به یک امر خاص نیست چون اساسا جبر و الزام در عقاید و باورمند کردن افراد راه ندارد.
اما الزام قانونی و توسل به قوۀ قهریه جهت جلوگیری از ظهور و بروز عقاید باطل و فاسد در قالب گفتار و رفتار آن هم در فضای عمومی جامعه واجب است.
گام اول در ادارۀ کشور به شیوۀ اسلامی فهم منطق اسلام در توصیف مسائل و پدیدهها میباشد تا تجویزهای اسلامی را درک نموده و به آن ملتزم باشیم.
مهمترین مانع در این مسیر دستگاه معرفتی معیوبی است که در علوم انسانی غیر اسلامی و غربزده، معیار توصیف و تجویز مسئولین قرار گرفته است.
با تدبیر امامین انقلاب اسلامی ما از روز قدس به روزگار قدس رسیدهایم! روزگاری که در آن آرمان قدس شریف قسیم النار و الجنۀ عصر شده است.
آرمانی توحیدی که نافی طواغیت و جدا کنندۀ حق از باطل بوده و با عدالت گستری و ظلم ستیزی پاکان را از فاسدان جدا و منافقین را رسوا نموده!
میدانیم و میدانند که نبرد قدیمی، تمام عیار و همه جانبهای بین ایران به عنوان علمدار عدالت و آزادی و آمریکا به عنوان پرچمدار ظلم و استکبار همواره در جریان بوده که مدتی است تقابل نیابتی آن وارد مرحلۀ جدیدی شده است و همچنین طبیعی است که بخشهایی از این نبرد آشکار و قسمتهایی نیز به صورت پنهانی در جریان باشد تا جایی که گاهی نه آنها برخی ضربات خود را آشکار(رسانهای) میکنند و نه ما برخی ضربات خود را آشکار میکنیم لکن باید در مقابل صراحت دشمنان در حمله و عدم نگرانی از تبعات آن، قاطعیتی صریح داشته باشیم. البته در کنار عملیات آشکار و قاطع نظامی علیه دشمنان خارجی برای اینکه حساب کار دستشان بیاید و فکر غلطهای اضافه نکنند باید عملیات رسانهای دقیق و گسترده جهت خنثی کردن شبهه و تردید افکنی غربزدههای داخلی نیز داشته باشیم تا مردم را نترسانند و پازل دشمنان را تکمیل نکنند.