وقایع دو ماه اخیر علی رغم همۀ تهدیداتی که داشت و دارد، دو فرصت عالی هم برای نظام و مردم ایجاد کرد.
فرصت ایجاد شده برای نظام شناسایی و شکار کفتارهایی است که در این مدت از لانههایشان بیرون خزیدهاند.
فرصت ایجاد شده برای مردم نیز شناخت بیش از پیش دشمنان و منافقینی است که ادعای ایران دوستی دارند.
عدم استفاده از فرصتها مساوی است با تقویت تهدیدها!
همانگونه که عزّت و اقتدار مؤمنین در دستگاه ادراکی طواغیت، تکبر و استبداد معنا و فهم و تفسیر میشود، صبر و مدارای مؤمنین نیز ضعف و ترس معنا و تفسیر میشود.
لذا باید هوشیار باشیم که معیارهای سنجشِ دستگاه محاسباتی دشمن وارد دستگاه محاسباتی ما نشود، وگرنه در جهت تقویت اراده و تکمیل پازل او قرار میگیریم.
بهترین تنظیمگر دستگاه محاسباتی رهنمودهای ولی است.
برداشتن عمامه(خلع لباس) خوب است اما از سر منافقانی که آن را غصب کردهاند لکن اکنون که نظام اسلامی حاکم است این مهم بر عهدۀ دادگاه ویژۀ روحانیت میباشد.
لذا برای ایجاد بسط ید برای دادگاه ویژۀ روحانیت باید ابتدا منافقین عمامه به سر را با جهاد تبیین و روشنگری در افکار عمومی رسوا و نفاقشان را هویدا بکنیم.
بعد اگر نهاد مربوطه اقدامی نکرد! مؤمنین مختار هستند.
نظام مقدس جمهوری اسلامی ایـران، صبور و بصیر و اهل تعامل است اما وقتی که پای اساس اسلام و حقوق و مصالح نظام و مسلمین در بین باشد با هیچ کسی تعارف ندارد.
خواه آن افراد شیعیانی مانند شریعتمداریِ مرجع و فردی همچون منتظری و غیره باشند، خواه یک امام جمعۀ اهل سنت مانند آقای مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی باشد.
فتنهگری و تفرقه افکنی، از هر طرفی باشد محکوم است.
حقّ و حقیقت اگر با شجاعت و صراحت و صدای رسا بیان نشود و برعکس با ترس و کنایه و صدای خفته بیان گردد مخاطب را در حق بودن سخن به شک و تردید میاندازد!
برخی از مسئولین و انقلابیها و غیره به گونهای و با لحنی از جمهوری اسلامی دفاع میکنند که انگار ریگی به کفش نظام هست! و گویا ما در صدد توجیه و ماله کشی هستیم!
در فضای مِـه آلود فتنه، صراحت، چراغ مِـه شکن است...