ما در مسئلۀ تکلیف گرایی یا نتیجه گرایی با یک دوگانه نمایی کاذب مواجهه هستیم! چون حقیقتاً عمل به تکلیف همواره متضمن نتیجۀ درست است...
دوگانه صحیح فی مابین نتیجۀ اُخروی و نتیجۀ دنیوی در جریان است که آن هم با توجه به اصالت نتیجۀ اُخروی، تکلیف گرایی متضمن آن خواهد بود...
ناگفته نماند که؛ توجه به نتیجۀ دنیوی در تکلیف گرایی به شدّت مورد تأکید هست لکن در تعارضش با نتیجۀ اُخروی است که ساقط شده و کنار میرود...
دفع افسد به فاسد هم یک تکلیف است لکن تکلیف ثانویه نه تکلیف اولیه! لذا تکلیف اولیه دفع فاسد و افسد با اصلح است! که هرگز نباید رقیق شود...
او خـود نرفته که خـود باز آید بلکه اکثریت غالب گذشتگان ما ضمن جفای بر اجداد او، خـود او را نیز از میان مردم راندند...
لذا او را باید بیاوریم و با عبرت گرفتن از گذشتگان و پیامدهای عالم سوز یاری نکردن ولـی خـدا، زمینه ساز ظهور باشیم...
مظلومترین بخش اسلام، کم مدافعترین بخش آن در مقابل حملات دشمنان است! جایی که دفاع از آن سختتر است مدافع کمتری دارد!
اسلام از جایی ضربه میخورد که دشمن هزینۀ دفاع از آنجا را حتی در افکار عمومی مؤمنین بالا میبرد لذا کمتر کسی خود را خرج آنجا میکند!
برخی حاضرند تا صبح محشر مدح اسلام و تمجید مؤمنین را بکنند اما حاضر نیستند در ذمّ کفر و تقبیح منافقین موضعی بگیرند و کاری بکنند!
مؤمنِ مملو از اقسام جاذبه و عاری از هرگونه دافعه نه تنها مأمن و ملجأ نیست بلکه دکان دو نبشی است جهت تحمیق و استثمار عوام الناس!
عـلـی تـا عـلـی
خدا در آستانه سفارش بر علی کرد
نبی با هر بهانه سفارش بر علی کرد
دفاع از این ولایت... کند زهرای اطهر
اذان در هر کرانه سفارش بر علی کرد