دوگانه تاریخی خائن و جاهل و خسارتهای جبران ناپذیر
آسیب هایی که اسلام و مسلمین از درون خورده اند همواره مخرب تر و ویرانگر تر از عوامل مخرب خارجی بوده است گرچه بستر ساز غالب آسیب ها و حملات خارجی همین چراغ سبز ها و یا نقطه ضعف های داخلی بوده است، و این خطر بسیار بزرگی است که می تواند دامن گیر هر مکتب و امتی بشود، چون غالب افراد جامعه حساسیتی را که نسبت به دشمنان خارجی دارند نسبت به دشمنان داخلی ندارند و همین امر زمینه ساز خسارت های غیر قابل جبرانی می شود.
در میان جامعه ی اسلامی همواره دو جریان:
۱- تندروِ متحجر یا به عبارتی دیگر جاهل مقدس مآب، و
۲- خود باخته یِ شبهه روشنفکر یا به عبارتی دیگر با سوادان خائن
مانند دو لبه ی قیچی عمل کرده و سرمایه های جامعه اسلامی را به باد خزان جریان ظلم و سلطه سپرده اند.
بارز ترین مثال در صدر اسلام و زمان اهل بیت برای این دو جریان تندروِ متحجر و خود باخته یِ شبهه روشنفکر به تر تیب عبارتند از:
۱- خوارج و همفکرانشان؛ که از بارز ترین نشانه های آنان تعصب کور کورانه، جهل آمیخته به افراط و خشک مغزی و عبادت آکنده از بی خردی است، که می توان گفت راهبرد اصلی آنان برای به دست گرفتن افکار عمومی عوام فریبی با تارک دنیا نشان دادن خود و خشک مقدس بازی هایی که برای فریب مردم در می آورند است.
۲- امویان و دنباله رو هایشان؛ این جریان همواره به دنبال کوتاه آمدن از مبانی اسلامی برای توجیه عیاشی ها و دنیا طلب هایشان بوده اند و در حالی که غرق در تجمل و اشرافیگری هستند دم از اسلام می زنند و خود را پیرو رسول الله می دانند، که امروزه در جامعه اسلامی غالبا با تابلوی لیبرالیسم و غرب گرایی فعالیت می کنند.
اینجا است که حضرت امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «قَصَمَ ظَهْرِی عَالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ فَالْجَاهِلُ یَغُشُّ النَّاسَ بِتَنَسُّکِهِ وَ الْعَالِمُ یُنَفِّرُهُمْ بِتَهَتُّکِه؛ دو گروه پشت مرا شکستند، یکی عالم و دانشمندی که با تباهکاری خودش خیانت میکند و دیگری جاهل سادهلوحی که ظاهرش آدم خوبی است».[کتاب منیهالمرید، صفحه ۱۸۱]
القصه این دو گانگی عالم های خائن و جاهل های مقدس مآب در طول تاریخ منشع انحرافات و صدمات بسیاری بوده است، عالم خائن با توجیه خیانت های خود هموراه منافع خود را تامین می کند و جاهل مقدس مآب با عوام فریبی و مظلوم نمایی سعی در توجیه عملکرد و مواضع خود دارد.
گرچه در این میان عده ای نیز هستند که علی رغم کارشکنی های این دو جریان همواره در صراط مستقیم ثابت قدم بوده و پای ارزش های ناب اسلامی و آرمان های سعادت خیز آن ایستادگی کرده و در مسیر ایثار و شهادت پا در جای پای ولی بر حق زمان نهاده و فتنه ها را با سربلندی پست سر گذاشته اند.
به عقیده بنده فارغ از تمام گرایشات اعتقادی و سیاسی و در یک نگاه کلان دو جریانی که تهدید درونی جدی برای نظام جمهوری اسلامی ایران هستند جریان فرقه ای با محوریت سید صادق شیرازی و جریان سیاسی با محوریت آقای هاشمی رفسنجانی می با شند:
۱- جریان اول با سوء استفاده از ارادت مردم به اهل بیت عصمت و طهارت و تقلیل دادن مبانی فکری انسان ساز تشیع به یک سری مناسک انحرافی و آکنده از توهین و تحجر سعی در بر حق جلوه دادن خود به عنوان احیا کننده ی شعار حسینی دارند در حالی که نسبت به وقایع امروزه جهان اسلام و دشمنان واقعی آن کاملا بی تفاوت هستند، برای دشمنانی که صد کفن پوسانده اند سینه چاک می کنند و در شیپور تفرقه امت اسلام می دمند ولی در مقابل دشمنان امروزه و اصلی امت اسلامی سکوت می کنند، این جریان با حصر اسلام در قرون اول هجری چشم بر نیاز های امروزه جامعه اسلامی بسته و بر تحجر خود پافشاری می کند.
۲- جریان دوم که متاسفانه در میان برخی مسئولین حکومتی نیز نفوذ دارند که بنده تحت عنوان باند هاشمی رفسنجانی از آن اسم می برم، ضمن اختلافات حزبی با اصلاح طلبان نقاط اشتراک بسیاری اعم از خوی اشرافیگری و خود باختگی در مقابل بیگانگان را دارا می باشند و ضمن عدم اصطکاک با جریان متحجر اول همواره جریان اصیل حزب الهی و انقلابی را تندرو می خوانند، این جریان با فراز و نشیب هایی که در چند سال اخیر پشت سر گذاشته است دیگر تحمل نگه داشتن پرده نفاق را نداشته و همواره دیده می شود که مواضع صریحی علیه مبانی اسلام و آرمان های انقلاب را اتخاذ کرده اند.
نکته: این دو جریان علی رغم نقاط افتراق بسیار ریشه ای که شرح آن در فوق ذکر شد نقطه ی اشتراک استراتژیکی دارند و آن هم عدم ولایت پذیری است و به عقیده ی بنده همین امر باعث شده است که بدون کم ترین اسطکاکی با یکدیگر آن هم با اختلافات مبنایی توپ خانه ی رسانه ای خود را با تمام قوت سمت جریان اصیل حزب الهی و انقلابیِ ولایتمدار بگیرند. و جای تاسف اینجا است که دو جریان منحرف اهمیت و تاثیرگذاری رسانه را خوب درک کرده اند و کمال استفاده را از آن می برند.
به نظر من باید با این جریان ها با قاطعیت بیشتری برخورد کرد
شما اندکی به قوانین کشور های دیگر در بر خورد با چنین جریان های داخلی خود بیندازید
این جریانات از لطف حاکمیت کمال سوء استفاده را می کنند