همانگونه که میزان کرامت در گرو میزان تقوا، میزان شجاعت در گرو میزان ایمان و میزان بصیرت در گرو میزان عقل است، میزان اختیار نیز در گرو میزان اراده میباشد.
امام خمینی کبیر با تقوا و ایمان و عقل در جنگ ارادهها بر همۀ طواغیت غلبه کرد و برای تاریخ مسیر جدیدی اختیار نمود که امام خامنهای عزیز ادامه دهندۀ آن هستند.
این عنوان(انحطاط متحجرانه؛ انعطافپذیری متفکرانه) موضوع سخنرانی استاد علیرضا پناهیان در محرم امسال بود...
به نظرم تبدیل سه گانۀ(تحجر، انقلابیگری و لیبرالیسم) مورد تأکید امام خمینی ره به دوگانۀ فوق الذکر غیرحرفهای بود.
عدم صورت بندی فنی مباحث پیامدهای بدی دارد که تابع نیات ما نیستند.
01- میخائیل گورباچف (رهبر شوروی کمونیستی): امام خمینی فراتر از زمان میاندیشید و در بعد مکان نمیگنجید. او توانست اثر بزرگی در تاریخ جهان به جای بگذارد.
02- نلسون ماندلا (رئیسجمهور اسبق آفریقا و قهرمان مبارزه با نژاد پرستی آپارتاید): امام خمینی رهبری منحصر به فرد و فرزند اسلام بود. او توانست با دست خالی، انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند و در نشان دادن راه درست به نسلهای حاضر و آینده مسلمانان سهم بسزایی داشته است.
مخالفت با سیرۀ امام و توفیقات انقلاب از روی ندانستن طبیعی است، اما برخی مخالفتها از روی عدم فهم دقیق امام و انقلاب میباشد.
لکن برخی مخالفتها از روی ندانستن و یا عدم فهمِ دقیق نیست بلکه بوی نخواستن و عقده گشایی میدهد که باید محکم جلوی آنها ایستاد.
انقلاب یک فعل است به معنای دگرگونی، فاعل این فعل قبل از سال57 نهضت امام خمینی ره بود و بعد از آن جمهوری اسلامی فاعل آن میباشد.
مبادا بپنداریم که با تغییر شکل فاعل خللی در اصل و شتاب فعل رخ داده بلکه بعد از نظاممندتر شدن فاعل هنگام ارتقاء کمی و کیفی فعل است.