مردم عادی که بماند! بزم لیبرالیسم عزم بسیاری از نخبگان و مسئولین و حتی برخی خواص را نیز بلعیده است!
اگر صاحبان قلب صادق و عقل سالم و عزم راسخ همدل و هماندیش و همافزا نشوند محکوم به عزلت هستند!
ضدانقلاب جریتر و وسط بازان التقاطی به تقابل و انحطاط مایل شدهاند!
اکنون که اختیار ساختار و منابع عظیم دولت دست جریان ناانقلابی و غربزده است و دست انقلابیون از این ظرفیت بیبدیل کوتاه است،
بهترین فرصت برای تربیت نیرو، کادر، تشکیلات و شبکه سازی و خصوصا زدودن مراکز از التقاط و وسط بازان جهت بازسازی جبهۀ انقلاب است.
واقعا این چه رویهای است که برخی مراکز و مسئولان، افراد انقلابی حزباللهی را با ملاک و معیار و شاخص عصمت ارزیابی میکنند!
ولی ناانقلابیهای وسط باز و غربزده را همینکه برانداز و مفسد فی الارض نباشند، میپذیرند و حمایت میکنند و به کار میگیرند!
وقتیکه محافظه کاری و چاپلوسی تبدیل به رویهای برای ورود به ادارات و استخدام و ترقی شود! انقلابیون اصیل قهرا به زیست برون سیستمی کشیده میشوند!
لذا باید کمیتهای ویژه جهت رصد، شناسایی، جذب و به کارگیری افراد و گروههای انقلابی و کارآمدی که دنبال خدمت هستند تشکیل بشود...
بازسازی جبهۀ انقلاب ضرورتی فوری است که ابدا تعارف و غفلت بردار نیست و اگر سریعا اقدامی جدی، قاطع و سنجیده صورت نگیرد بسترساز تسریع دومینو و شدت خسارات ناانقلابیهای غربزده و وسط بازان التقاطی شده و همۀ اینها با عملیات روانی در افکار عمومی به پای اسلام، انقلاب و نظام نوشته خواهد شد...
رهبری به خاطر جایگاه ویژه و اقتضائاتی که دارد نمیشود که در همۀ مسائل و فرآیند تحولات مختلف ورود مستقیم نماید لذا این رسالت متوجه علمای انقلابی است که یک پله پایینتر از ولی فقیه و پدرانه، خواص، نخبگان و فعالان انقلابی را گرد هم آورده، تشکیلات و شبکۀ جبهۀ انقلاب را سامان بدهند.