منتظر و چه بسا آماده بودیم که تروریستها در سوریه با نقاب سلفی تکفیری خروج بکنند اما اینبار با یک نقاب دموکراتیک ظاهر شدند!
گویا کارگردان صهیونی تحولات نیز به خوبی دریافته است که رویکرد سکولاری-لیبرالی بهتر از سفلی-تکفیری برای سلطه جواب میدهد.
منتظر و چه بسا آماده بودیم که تروریستها در سوریه با نقاب سلفی تکفیری خروج بکنند اما اینبار با یک نقاب دموکراتیک ظاهر شدند!
گویا کارگردان صهیونی تحولات نیز به خوبی دریافته است که رویکرد سکولاری-لیبرالی بهتر از سفلی-تکفیری برای سلطه جواب میدهد.
شک نکنید که یک ضربۀ کوچک گفتمانی به مقاومت در تهران موجب یک ضربۀ بزرگ میدانی به مقاومت در منطقه است.
جمهوری اسلامی ایران کانون جبهۀ مقاومت است و کوچکترین اتفاق در این مرکز شعاع تأثیر متوالی و فراگیری دارد...
تضعیف جبهۀ انقلاب و قدرت گرفتن وادادگان در ایران نه اتفاق بود و نه کوچک!
اولاً: ظاهر و فرع ماجرا این است که جبهۀ مقاومت در حدود این یک سال اخیر از جهت مادی و سختافزاری در میدان آسیبهای جدی اعم از شهادت سران و حامیان، تحدید جغرافیایی و خسارات مادی دیده است که بر کسی پوشیده نیست لکن همانطور که اشاره شد این تنها ظاهر و فرع ماجرا است نه همۀ ابعاد ماجرا...
خطر اصلی جریانات سوریه در رویکرد تکفیری یا لیبرالی آنان نخواهد بود بلکه در عدم دشمنی با اسرائیل و بازی در پازل نظام سلطه خواهد بود.
مطالبه و خط رسانهای ما باید این باشد که جریانات سوری اگر دغدغۀ مردم و کشور را دارند باید نسبتشان را با اسرائیل مشخص بکنند...
درست نفهمیدن برخی از خواص اهل حق پیشینهای تاریخی دارد که ردپای آن را از سپاه اسامه و حکمیت تا قطعنامۀ ۵۹۸ و برجام میتوان مشاهده کرد.
شمشیر مالکها تا جایی پیش میرود که تبیین عمارها بستر سازی کرده باشد لذا در هیچ شرایطی نباید دست از مطالبۀ امر ولی و روشنگری برداشت.