دشمنان خارجی و ضدانقلاب(اسلامی)داخلی در استدلال و مستندات چیزی برای ارائه ندارند اما قهرمان روایت پردازیهای شیادانه و اغواگری هستند.
افکار عمومی بیش از اینکه تحت تأثیر استدلال و مستندات باشد تحت تأثیر جو روایی است که امروزه اصلیترین بستر آن رسانه و فجازی میباشد.
فضای پر هیاهوی رسانه بیش از اینکه بستری مناسب برای به بار نشستن استدلال و ارائۀ مستندات باشد بستر غالب و مغلوب شدن روایتها است.
منافقین این دو نکتۀ اخیر را به خوبی درک کردهاند لذا از ولنگاری رسانه و فجازی به صورت ناموسی دفاع میکنند چون حیات و قدرتشان در گرو آن است.
به جرأت میتوان گفت که ابر پروژۀ غربزدگان واداده خصوصاً در دولت روحانی، برجامی که خسارت محض و سم مهلک بود، نبود! بلکه کارشکنی در حکمرانی سایبری، رهاسازی فضای مجازی و هرج و مرج مطبوعاتی و رسانهای بود که در بستر و به واسطۀ آنها با عملیات روانی مدام افکار عمومی را شخم بزنند تا بتوانند همواره از این مزارع، برجامهای مختلف درو بکنند!
روایت زیستان اینگونهاند که بساطت و بلاهت را صداقت، بی عرضگی را ناترازی، ظلم پذیری را صلح طلبی و انفعال را صبر استراتژیک جا میزنند!
انبان جریان سکولیبرال تهی از استدلال و مستندات است لکن قهرمان روایتپردازیهای نامردانه و حتی رذیلانه هستند و نان آن را میخورند!
اتحاد و انسجام ملی حول امام خامنهای عزیز که بهترین تشخیص دهندۀ مصالح و منافع اسلام و ایران هستند.
توجه به دوختن دهان و شکستن قلم منافقین و ابلهها که در رسیدن وضع کشور به این مرحله دخیل هستند...
مطالبۀ تغییر دکترین هستهای با خروج از NPT، ایجاد بازدارندگی اتمی و...
در عالم سیاست و حکمرانی دو جهان موازی داریم؛ جهان خارجی و واقعیت بیرونی، جهان ذهنی و باور درونی.
موفقیت ما برآیندی از خروجی این دو جهان است!
و ما اگر حداقل در یکی از این دو جهان موفق نشویم، بالاخره امر و عرصه را به دیگری واگذار خواهیم کرد.
ضعف ما و قوت دشمن بیشتر در روایت است.