به اذعان دوست و دشمن هم امام خامنهای به خوبی رهبری میکنند و هم اکثریت غالب مردم به خوبی پیروی مینمایند...
لکن فعلاً از فقدان تشکیلاتی انقلابی جهت همافزایی مردم با رهبری رنج میبریم لذا مدام به مسلخ قبیلهگرایان میافتیم.
آیا وقت آن نشده که خواص انقلابی عَلَمِ ولایتمداری بیفرازند؟
گاهی ما به جای کنشگری در ورطۀ واکنشگری میافتیم! به عبارتی همواره مشغول حل مسئلههای تحمیلی دشمن هستیم نه طرح ایجابی خودمان.
واکنش، لازم اما اصل بر کنش است؛ چون کنشگر، مسئله سازی، جهت دهی و کنترل میکند لذا همواره یک قدم جلوتر از واکنشگر خواهد بود.
یکی از سختیهای مواجهه با وقایع و حوادث اخیر، مقابله با منافقین رخنه کرده در میان خواص و احمقهای رسوب کرده در میان تودۀ عوام میباشد.
منافقین همواره، ارادهها را سست، مردم را مردد و دشمن را امیدوار میکنند و احمقهای متوهم نـیـز همواره آتش بیار معرکه در کف خیابان میشوند.
دشمن هم مرتب برای این دو، قلاده و پالان مهیا میکند!
همانگونه که عزّت و اقتدار مؤمنین در دستگاه ادراکی طواغیت، تکبر و استبداد معنا و فهم و تفسیر میشود، صبر و مدارای مؤمنین نیز ضعف و ترس معنا و تفسیر میشود.
لذا باید هوشیار باشیم که معیارهای سنجشِ دستگاه محاسباتی دشمن وارد دستگاه محاسباتی ما نشود، وگرنه در جهت تقویت اراده و تکمیل پازل او قرار میگیریم.
بهترین تنظیمگر دستگاه محاسباتی رهنمودهای ولی است.
ورود بانوان به ورزشگاه از نظر ما هرچه که باشد، از نظر جریان ضد اسلام و انقلاب فتح سنگری است که هر روز از این سنگر تیرهایی به سمت عفت عمومی جامعه پرتاب خواهد کرد و آن را محملی برای شیطنتها خواهد نمود.
ورود ضعیف و مدیریت نسنجیده این مسئله بدتر از عدم ورود و مسکوت گذاشتن آن است چون در بازی که توسط دشمن طراحی شده است گل هم بزنی حتماً آفساید است.