فلسفۀ قوانین اجتماعی و غرض مجری قانون معتقد کردن مردم به یک امر خاص نیست چون اساسا جبر و الزام در عقاید و باورمند کردن افراد راه ندارد.
اما الزام قانونی و توسل به قوۀ قهریه جهت جلوگیری از ظهور و بروز عقاید باطل و فاسد در قالب گفتار و رفتار آن هم در فضای عمومی جامعه واجب است.
میدان سیاست عرصۀ به فعلیت رساندن عقیدهها است.
چون جهان بینی، طرز تفکر، روش تحلیل، مبنای تصمیم و چارچوب عملکرد افراد به شدت متأثر از باورها و عقاید آنها هستند.
لذا سیاست ورزی خراب و فاسد عمدتاً ریشه در عقاید خراب و فاسد دارد؛ لکن برخی خطاهای محاسباتی و اشتباهات سهوی حسابشان جدا است.