رسالت نیروهای فکری تحلیل و بررسی پدیدهها در مقام نظر و تمییز درست از غلط و حفاظت از مقام حقیقت و حدود عدالت است.
آنها نیرویهای عملیاتی میدانی نیستند که در مقام عمل و ناظر به حفظ مصالح اجتماعی با دیگریهای خود، تعامل تاکتیکی بکنند.
امثال دکتر مهدی جمشیدی دستاوردهای انقلاب هستند.
اخلاق اسلامی هرگز حقیقت و عدالت را نقض و تخطئه نمیکند لذا آن اخلاقی که رعایتش موجب کتمان حقیقت و ذبح عدالت شود اساسا اخلاق اسلامی نیست!
رعایت مصلحت هم اخلاقی عمل کردن به معنای عبور از حقیقت و عدالت نیست بلکه به معنای ترجیح اهم بر مهم است و تشخیص مصلحت هم بصیرت میخواهد!
مواضع و عملکرد یک انقلابی همواره معطوف بر این است که شیب تحولات را به سمت ایجاد بسط ید برای ولی جهت اخذ و اقامۀ حقیقت و عدالت متمایل کند،
اما مواضع و عملکرد یک غیر انقلابی غالباً معطوف بر این است که تن به تحولات تحمیلی دشمن داده و ولی را ناگزیر و در شرایط اخذ طرف مصلحت قرار دهـد!
تشخیص سکوتهایی که خلاف تقوا، بصیرت و مصلحت هستند سختتر از تشخیص سخنهایی است که خلاف تقوا، بصیرت و مصلحت میباشند.
کسانی که روشنگر و مطالبهگر هستند معصوم نیستند لذا گاهی نیز اشتباه میکنند اما کسانی که همواره سکوت میکنند مدام در اشتباه هستند.
اصل اشتباه آنها سکوت مدام آنان است!
گاهی منافقین و ساده انگاران منفعت فرد و گروهی خاص را به عنوان مصلحت مردم و کشور به افکار عمومی قالب میکنند!
اگر به قوانین موجود با قاطعیت عمل کنیم و به لوازم آن ملتزم باشیم در این صورت کمتر کار به مصلحت سنجی میکشد...
مصلحت را چنان از معنا تهی کردهاند که تبدیل به ماله شده است!