انقلابیون هستۀ سخت جمهوری اسلامی ایران بوده و هستند که اگر تحریف، تضعیف و تخریب شوند پوستۀ کشور(فرهنگ، امنیت، اقتصاد و...) فرو خواهد ریخت!
ایران اسلامی اگر به سرنوشت افغانستان، عراق، سوریه، ترکیه و کشورهای عربی نوکر استکبار و... تبدیل نشده است به برکت همین هستۀ سخت انقلابی میباشد.
تکیه کردن به ناانقلابیها، غربگرایان و وسط بازان التقاطی تکیه بر باد است! از این افراد و گروهها آبی برای مردم، نظام و کشور گرم نشده و نخواهد شد.
اگر حوصلۀ شنیدن استدلال و یا اعتماد به اعتبار سخن گوینده ندارید حداقل به تجربۀ تاریخی سایر دولتها و ملتهای معاصر منطقه توجه بفرمایید.
با محافظهکاری، عافیت طلبی، بی بصیرتی و حتی کارشکنی آتش را به خرمن ارزشهای اسلامی و کارد را به استخوان مردم میرسانند.
وقتی هم که صدای مردم بلند میشود... با وسط بازی و ژست علمی اخلاقی به نقد و تحلیل حواشی و تخطئۀ متن ماجرا میپردازند!
این جماعت استخوان لای زخمها هستند...
وقتی که جریان انقلابی در تبیین و مقابله با خطرات متحجرین واپسگرا و متجددین غربگرا هزینه میداد... جریان وسط بازان التقاطی سر برآوردند!
نفاق و نفوذ این جریان کمتر از دو جریان مذکور نیست اما همچنان میشود آنان را در بزنگاهها شناخت چون مدام سمت غربزدگان غش میکنند!
ما در ایران اسلامی چهار جریان داریم؛ انقلابیون ولایتمدار، متحجرین واپسگرا، لیبرالهای واداده و وسط بازان التقاطی!
تکلیف سه جریان اول روشن و تنظیم مواجهۀ با آنان مشخص است اما امان و صد امان از نفاق و تذبذب جریان چهارم!
جریان چهارم مجاری نفوذ جریان دوم و سوم در جریان اول است!
جریان ناانقلابی غربزده با گروگان گرفتن امنیت کشور و افکار عمومی پروژههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود را جلو میبرد...
جریان انقلابی ولایتمدار نه باید منفعل شود و نه باج بدهد بلکه باید با نجات سریع گروگان مانع پروژههای ویرانگر و خسارتبار شود.
خیانت وسط بازان التقاطی نیز بماند...