من بیش از آنکه از تکاپوی رژیم صهیونیستی، آمریکا و در کل نظام سلطه بترسم از انفعال ملتهای مسلمان در برابر بحران عظیم غـزه میترسم!
ملتی که از صدای نالۀ مظلوم همسایه بیدار نشود با صدای نعرۀ ظالم در خانۀ خود بیدار خواهد شد! تدبیر امام جای کوتاهی ما را نخواهد گرفت...
بریده باد زبانی که در وسط نبرد جبهۀ حق و باطل و معرکه خونین غزه، با لفاظی بذر تردید و تخم انحراف بپاشد! ننگ بر این صاحب حلقوم، ننگ...
عمو! ترس و خستگی قماش خودت را به ملّت غیور ایران نسبت نده! این مردم لنگۀ کفش امثال حاج قاسم را به هیکل امثال تو ترجیح میدهند.
مسیر حقیقت و عدالت هزینه دارد! اما ترسوها همواره پدیدهها را به گونهای فهم و تحلیل کرده و تصمیم میگیرند تا از هزینه دادن بپرهیزند!
ناگفته نماند که منظور از هزینه، سختیها و چالشهای طبیعی راه است نه به اصطلاح هزینه تراشی نابجا که از روی عدم تأمل و تدبیر باشد.
گرچه حرف خوب زدن و خوب حرف زدن بسیار مهم است اما باید بین حرف و عمل نیز توازن برقرار باشد، گوشها پر از رجز و چشمها تشنۀ دیدن رزم است!
بی عملی یا ترس و احتیاط بیش از حد در عمل کردن به امر به معروف و نهی از منکر یا ریشه در ضعف ایمان دارد یا مسئلۀ منافع شخصی در میان است یا اینکه...
رزم ما با رجز ما تناسب ندارد! خودم را عرض میکنم!
حقّ و حقیقت اگر با شجاعت و صراحت و صدای رسا بیان نشود و برعکس با ترس و کنایه و صدای خفته بیان گردد مخاطب را در حق بودن سخن به شک و تردید میاندازد!
برخی از مسئولین و انقلابیها و غیره به گونهای و با لحنی از جمهوری اسلامی دفاع میکنند که انگار ریگی به کفش نظام هست! و گویا ما در صدد توجیه و ماله کشی هستیم!
در فضای مِـه آلود فتنه، صراحت، چراغ مِـه شکن است...