نکند سوراخ دعا را گم بکنیم!؟

صبر کردیم، تلاش کردیم، مجاهدت کردیم، انقلاب کردیم، نظام و دولت تشکیل دادیم تا کشور و جامعه را با قاعده و قانون، طرح و برنامه، ساختار و شبکه وَ کارشناس و مدیر مربوطه حل و فصل کنیم... اما الان مانند اوایل انقلاب به اعزام

نکند سوراخ دعا را گم بکنیم!؟

نیروی داوطلب و جهادی برای حل و فصل مشکلات در مناطق مختلف کشور افتخار می‌کنیم!

اشتباه نشود، نگارنده حقیر، نیرو و کار جهادی را محترم، خوب و مفید می‌داند اما مسئله اینجا است که چرا با وجود این همه منابع و بودجه، نهاد و وزارتخانه و سازمان، مسئول و مدیر حقوق بگیر، باید به این حال و روز بیفتیم که طلبه و دانشجو و غیره را در قالب کار و گروه جهادی مشغول حل مشکلات در کف میدان بکنیم!؟

کار جهادی و آتش به اختیار فعلی نباید تبدیل به یک قاعده دائمی بشود، اصل باید بر این باشد که مسائل و مشکلات جامعه از مجاری اصولی خود و با کارشناس مربوطه حل و فصل بشوند. البته هرگاه اوضاع مختل شد باید آتش به اختیار و جهادی به خط زد و مشکل مردم را حل و فصل کرد، اما به صورت مقطعی نه دائمی.

امام خامنه‌ای عزیز مکرر در مکرر امر به کار تشکیلاتی و کارشناسی، سیاست‌گذاری اصولی و عدالت در توزیع منابع و مدیریت جهادی کرده‌اند، قریب به دو بار هم فرموده‌اند آتش به اختیار عمل کنید. اما ما از این همه امر صریح، فقط آتش به اختیاری و جهادی بودن، آن هم نه برای مدیران بلکه برای نیروی مردمی را چسبیده‌ایم.

همانطور که اشاره شد اصل بر این است که اداره کلان جامعه به وسیله حکومت و ارکان آن باشد آن هم حکومتی که از دل همین مردم برخاسته و جدای از مردم نیست. البته راه بر مشارکت مستقیم مردم نباید بسته باشد اما این مشارکت هم باید در ریل و چارچوبی باشد که حاکمیت اسلامی تعیین می‌کند.

ای کاش آن گونه که فعالیت نیروهای جهادی در پایین‌ترین قسمت هرم مدیریت جامعه یعنی کف میدان مورد توجه، تبلیغ و ترویج رسانه‌ها قرار گرفت، مقداری هم فعالیت نخبگان انقلابی در قسمت‌های میانی یا فوقانی مدیریت جامعه که حساسیت‌ها، چالش‌ها و حتی خطرهای جدی‌تری دارد نیز مورد توجه قرار بگیرد.

ناگفته نماند که کار ستادی و میدانی مکمل همدیگر هستند و صف باید امتداد ستاد باشد نه اینکه اختیارات و بودجه و غیره به ستاد سرازیر شود و نیروی کف میدان در کمبود دست و پا بزند. متاسفانه سال‌ها است که با تبلیغات اعوجاجی، نیروهای مخلص و انقلابی را جلو فرستاده و عده‌ای در مرکز و بالا جا خوش کرده‌اند.

خلاصه کلام اینکه در کنار اشتغال به مشکلات در پایین دست و برخورد با معلول‌ها، مقداری هم به بالا دستِ ساختار اداره و مدیریت کشور بپردازیم. مبادا اختیارات و منابع و مدیریت‌ها در بالادست در انحصار منفعت طلبان قرار بگیرد و همه وظایف و کمبودها و مشکلات بر گردن نیروهای جهادی و دلسوز کف میدان بیفتد.

نگارنده به خیانت‌های منافقین داخلی و کارشکنی جریان غربگرا و غیر انقلابی التفات لازم را دارد ولی مسئله این است که از آنها انتظار خیر نیست، اما ما نباید سوراخ دعا را گم بکنیم لذا باید در کنار اعزام نیروهای جهادی به مناطق دچار مشکل، عده‌ای کارشناس ضربتی را هم به مراکز تصمیم‌گیر در مرکز بفرستیم.

۰ نظر
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

پیام خود را بنویسید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی