پسا مهسا و چالش نگرش رئالیستی در مقابل امنیت متعالیه
در یک سال گذشته و در کش و قوس ماجراهای پسا مهسا هرچقدر که در حوزۀ امنیتی هزینه دادیم و به تبع آن توفیقات خوبی نیز داشتیم لکن در حوزۀ فرهنگی حاضر به هزینه دادن نشدیم لذا توفیقات آنچنانی نیز نداشتیم. مجاهدین انقلاب اسلامی در جبهۀ امنیتی خون دادند و امنیت آفریدند اما بسیاری از مسئولین در جبهۀ فرهنگی حاضر نشدند اعتبار خود را خرج بکنند لذا قبح بی عفتی تا حد قابل توجهی شکسته شد.
![پسا مهسا و چالش نگرش رئالیستی در مقابل امنیت متعالیه](http://bayanbox.ir/view/5907183649402524038/%D9%BE%D8%B3%D8%A7-%D9%85%D9%87%D8%B3%D8%A7-%D9%88-%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%B4-%D8%B1%D8%A6%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%87.png)
اما مشکل کجاست؟ به نظر میرسد که غلبۀ پنهان بینش مادی گرایانه و نگرش پراگماتیستی برخی از افراد موجب میشود که مسائل معنوی و فرهنگی در ترازوی محاسباتی آنها وزنی نداشته باشد و همواره در تعارض و یا حتی تزاحم فی ما بین یک امر مادی گذرای محدود به دنیا با یک امر معنوی گره خورده با ابدیت مردم اولی را ترجیح بدهند و حتی برای توجیه آن استدلال خود را تا یک الهیات التقاطی و خود بافته کش بدهند.
البته پاسخ دیگری را نیز میتوان متصور بود و آن این است که اساساً برخی از افراد و متاسفانه مسئولین درک درستی از حکمرانی اسلامی و ابعاد و اضلاع و سنخ و جنس مسائل نوپدید ندارند و عملاً در سیاستگذاری و سیاستورزی در ورطۀ سکولاریسم غلطیدهاند و قادر نیستند پیوندی واقعی فی ما بین جهان بینی اسلامی و توصیفی که از هستی و انسان داریم با کم و کیف و حدود و ثغور تدبیر و اقدامات کارگزاران برقرار بکنند.
در دانش سیاسی، قلمرو امنیت در مکتب رئالیستی بسیار مضیّق بوده و صرفاً مسائل نظامی و امنیتی که خطر جانی و مالی دارند را در بر میگیرد و در مکتب کپنهاگ نیز این قلمرو مقداری توسعه پیدا کرده و حوزههایی مانند امنیت اجتماعی، اقتصادی و غیره را البته در یک پارادایم مادی گرایانه منحصر به امور دنیوی شامل میشود. اما در مکتب متعالیه هم دغدغۀ امنیت دنیوی مورد توجه قرار دارد هم امتداد اخروی آن . . .
نگرش متعالیه به امنیت، بیش از نگرش رئالیستی و کپنهاگی از عدالت حظ و بهره برده و اشباع شده است چون قلمرو آن گستردهتر و افق آن بسیار بلندتر از دو نظریۀ غربی رئالیستی و کپنهاگی میباشد. با توجه به در هم تنیدگی حوزههای مختلف زندگی مادی و فرامادی انسان و ارتباط و تاثیر متقابل آنها بر یکدیگر، این نظریۀ امنیت متعالیه است که بیش از دو نظریۀ دیگر متضمن واقعی امنیت و به عبارتی سعادت انسان است.
تا ما نگاه خود را در خصوص مفهوم امنیت، عمق و گسترش ندهیم و نکوشیم تا از منظر اسلامی پدیدهها را تحلیل کنیم و حق را مبنای عیار بخشی و عدل را مبنای عیار سنجی قرار بدهیم همواره درگیر تبعات و پیامدهای خسارتبار نسخههای غیر اسلامی خواهیم بود. با توجه به اینکه توصیف و تجویزات غیر اسلامی همواره ناقص و بخشی هستند لذا ما اگر هم رشدی بکنیم یک رشد ناموزون و کاریکاتوری و متزلزل خواهد بود.
تنها راه ما برای برقراری امنیت همه جانبۀ عدالت محور که دنیا و آخرت مردم را تضمین کند و فرهنگ و اقتصاد و غیره را مانند حوزۀ نظامی ارتقاء دهد تمسک به احکام متعالی اسلام ناب محمدی است که بعد از انقلاب کبیر اسلامی نیز در مسائل مختلف خصوصاً حوزۀ نظامی، دفاعی و امنیتی کارآمدی آنها به تجربه نیز ثابت شده است تا جایی که دشمنان نیز با چرتکه پوزیتویستی کراراً به پیشرفت جمهوری اسلامی اقرار کردهاند.