مواضع و عملکرد یک انقلابی همواره معطوف بر این است که شیب تحولات را به سمت ایجاد بسط ید برای ولی جهت اخذ و اقامۀ حقیقت و عدالت متمایل کند،
اما مواضع و عملکرد یک غیر انقلابی غالباً معطوف بر این است که تن به تحولات تحمیلی دشمن داده و ولی را ناگزیر و در شرایط اخذ طرف مصلحت قرار دهـد!
جریان التقاطی موسوم به صورتی با همۀ کم رنگیاش خسارتهایی میتواند بزند که جریانهای سیاه و سبز و بنفش با همۀ پر رنگیشان نتوانستند بزنند.
گفتار و کردار و رفتار التقاطی مخلوطی از حق و باطل است لکن در نهایت حقیقت و عدالت را به مسلخ فساد و ظلم برده و یقین را به حیرت مبدل خواهد کرد.
مسیر حقیقت و عدالت هزینه دارد! اما ترسوها همواره پدیدهها را به گونهای فهم و تحلیل کرده و تصمیم میگیرند تا از هزینه دادن بپرهیزند!
ناگفته نماند که منظور از هزینه، سختیها و چالشهای طبیعی راه است نه به اصطلاح هزینه تراشی نابجا که از روی عدم تأمل و تدبیر باشد.
حقّ و حقیقت اگر با شجاعت و صراحت و صدای رسا بیان نشود و برعکس با ترس و کنایه و صدای خفته بیان گردد مخاطب را در حق بودن سخن به شک و تردید میاندازد!
برخی از مسئولین و انقلابیها و غیره به گونهای و با لحنی از جمهوری اسلامی دفاع میکنند که انگار ریگی به کفش نظام هست! و گویا ما در صدد توجیه و ماله کشی هستیم!
در فضای مِـه آلود فتنه، صراحت، چراغ مِـه شکن است...
حقیقت و عدالت دو مفهوم ارزشمندی هستند که فارغ از قرائتهای مختلف و یا دلالت بر مصادیق خاص، نفساً در نزد تمام انسانهای آزاده و سالم نه تنها مقبول و محترم بلکه مقدس میباشند آن هم قداستی وجدان فهم و فطرت پذیر...
نگارنده بنای بیان مسئله با نگرش الهیاتی و یا هر نوع ایدئولوژی دیگری را ندارد و صرفاً از منظر وجدان و فطرت به مسئله پرداخته و سخن به بند نوشتار میکشد تا شاید چراغی بیافروزد و فضای تاریک و غبار آلودی را که هر گوشه و لحظهاش حقیقت و عدالت به مسلخ مغالطات و شبهات میروند را به قدر توان روشن کند و موجب جلوگیری از سلاخی حقیقت و عدالت در ظلمات گردد.