کسانی که امروز مقابلهٔ قانونی و انتظامی با مکشفهها، سگبازها، عیاشهای خیابانی و امثالهم را با برچسب دوقطبیسازی تخطئه میکنند! دانسته یا ندانسته بستر نزاع داخلی فردا، بین با غیرتها و با حیاها را با بی غیرتها و بی حیاها فراهم مینمایند؛ که این نتیجۀ طبیعی ضدیتهای اجتماعی است!
راه سومی وجود ندارد! چرک این دمل را اگر با نیشتر قانون خارج نکنید وقتی که بترکد باید با داغ باتوم جمعش بکنید! آیا کسانی که امروز مخالف اعمال قانون هستند عملا موافق ابزار باتوم در فردا میباشند؟ یا اینکه فردا نیز با تحلیلهای تخدیری نسخهٔ دوقطبیسازی نکن و ولش کن خواهند پیچید!؟
اکنون که اختیار ساختار و منابع عظیم دولت دست جریان ناانقلابی و غربزده است و دست انقلابیون از این ظرفیت بیبدیل کوتاه است،
بهترین فرصت برای تربیت نیرو، کادر، تشکیلات و شبکه سازی و خصوصا زدودن مراکز از التقاط و وسط بازان جهت بازسازی جبهۀ انقلاب است.
امیرالمؤمنین علی(ع):«لیس من طلب الحق فاخطأه کمن طلب الباطل فأصابه» طالب حقی که به خطا میرود مانند طالب باطلی که به هدفش میرسد نیست!
این دو هرگز مانند هم نیستند! ایراد گروه اول روشی اما ایراد گروه دوم غرضی است لذا مدارای اصلاحی و تعامل سازنده با گروه اول ممکنتر است تا گروه دوم!
اشکال روشی گروه اول بیشتر خاستگاه ذهنی و شناختی دارد که با صبر و جهاد تبیین تا حد قابل توجهی قابل حل است.
اما اشکال غرضی گروه دوم بیشتر خاستگاه قلبی و اعتقادی دارد که با صبر و جهاد تبیین خیلی قابل حل نیست.
در مواجهه و مرزبندی با افراد و گروهها توجه به این نکات بسیار راهگشا خواهد بود.
واقعا این چه رویهای است که برخی مراکز و مسئولان، افراد انقلابی حزباللهی را با ملاک و معیار و شاخص عصمت ارزیابی میکنند!
ولی ناانقلابیهای وسط باز و غربزده را همینکه برانداز و مفسد فی الارض نباشند، میپذیرند و حمایت میکنند و به کار میگیرند!
آقای ش.ف.ف! بهتر است وقتی که ظرفیت کاری را نداریم اساسا در آن وارد نشویم. «رحم الله امرأ عرف قدره و لم یتعد طوره».« هلک امرؤ لم یعرف قدره».
امــام عـلـی(ع): «من کثر کلامه کثر خطؤه و من کثر خطؤه قل حیاؤه و من قل حیاؤه قل ورعه و من قل ورعه و...» امیدوارم به ادامۀ حدیث دچار نشویم...