(تبیین باید صریح و روشنگر و ناظر بر واقعیات خارجی باشد نه کلیات ابوالبقاء)
برخی دغدغهمندان و دلسوزان تأکید میکنند که در جهاد تبیین و روشنگری بحث را بر سر اشخاص نبریم؛ این حرف اگر به معنای شخصی و جناحی نکردن مسائل باشد بسیار درست است اما اگر به این معنا باشد که از شخصیت(مجموع عقاید، تفکر، مواضع و عملکرد) افراد سخن (نقد و تمجید و...) نگوییم شدیداً غلط است.
بیانیۀ اخیر جبهۀ اصلاحات سند روشنی در اثبات دیاثت سیاسی غربزدگان است!
اینها در راه پیروی از غرب، از قلادههای طلا به افسارهای پلاستیکی رسیدهاند!
بی ریشگی اینها باعث شده حتی خود را برای نوکری غرب نعل و زیـن بکنند!
تحمل خسارات این قماش از طرف نظام و مردم جای تأمل و چارۀ جدی دارد!
رگ حیات سرطان اصلاحات در افکار عمومی، تزویر و اغواگری است که در بستر ولنگاری رسانهای با خباثت و پول پاشی مدام به ثمر مینشاند.
تا زمانی که حکمرانی رسانهای نداریم این قماش به دنبال القاء خوابهای کثیف خود از طریق رسانه به مردم خواهد بود جهت تعبیر در میدان!
روایت زیستان اینگونهاند که بساطت و بلاهت را صداقت، بی عرضگی را ناترازی، ظلم پذیری را صلح طلبی و انفعال را صبر استراتژیک جا میزنند!
انبان جریان سکولیبرال تهی از استدلال و مستندات است لکن قهرمان روایتپردازیهای نامردانه و حتی رذیلانه هستند و نان آن را میخورند!
اگر روزی برملا شود که یکی از عوامل اصلی قطعی برق و آب و برخی مشکلات! برنامۀ سکولیبرالها جهت تضعیف و درگیر کردن نظام و مردم در داخل،
برای جلوگیری از بروز اقتدار خارجی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با دشمنان و حتی براندازی نـرم بوده است! بنده اصلا تعجب نخواهم کرد...