در ماجرای حملۀ رژیم صهیونیستی اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران ما شاهد تجاوز صریح و مستقیم و آشکار به تمامیت ارضی ام القرای جهان اسلام و پایتختی که ولی امر مسلمین، امام خامنهای عزیز در آن مستقر است بودهایم! این ماجرا اصل و فرعی دارد که باید به آن توجه شود و خدای ناکرده به خاطر فرع ماجرا اصل آن نادیده گرفته نشود.
مـایـۀ عبرت شدن!
با یکی از دوستان یمنی مقیم ایران گفتگویی داشتیم پیرامون مسائل منطقه و تأثیر گفتمان انقلاب اسلامی در آنها که ایشان نکتۀ جالبی گفتند؛
ما یمنیها خیلی چیزها از انقلاب اسلامی ایران آموختهایم که یکی از مهمترین آنها این است که برخلاف شما به غربگرایان فرصت عمل ندهیم!
مــــرز گفتمانی
همانگونه که اهل سنت اصیل به شهید نصرالله و سلیمانی افتخار میکنند شیعیان انقلابی نیز به امثال شهید هنیه و یحیی سنوارها افتخار میکنند.
این همان مرزبندی اصیل ایمانی است که در عمل با خون ترسیم شده و نخ تسبیح جبهۀ مقاومت است لذا مواضع چند . . . خللی در آن ایجاد نمیکند.
جهاد زندگی بخش
مبادا بلایی که خناسان و صورتیها بر سر جبهۀ انقلاب آوردند با تحلیلهای تخدیری بر سر جبهۀ مقاومت بیاورند!
همانگونه که امام خامنهای عزیز فرمودند؛ شرایط کنونی منطقه برای مـــا و دشمنان شرایط مرگ و زندگی است!
این قماش زندگی را در سازش و تعلل میبینند نه در مقاومت و جهاد!
از عصای موسی تا چوب یحیی...

تکه چوبی که شهید یحیی سنوار در حالی که مرگ را به بازی گرفته بود به سمت پهپاد اسرائیلی پرتاب کرد همچون تیری از لنز دوربین عبور نمود و بر قلب ترسوی غرب وحشی نشست! همان غرب بی قهرمانی که به خاطر فقدان قهرمانهای واقعی در تمدن خود همواره در هالیوود و امثالهم دست به خلق قهرمانهای پوشالی مانند سوپرمن، بتمن، اسپایدرمن و غیره بر روی پردۀ سینما میزند تا شاید خلاء بزرگ و عمیق قهرمانی تمدنش را پر کند.