یکی از سختیهای مواجهه با وقایع و حوادث اخیر، مقابله با منافقین رخنه کرده در میان خواص و احمقهای رسوب کرده در میان تودۀ عوام میباشد.
منافقین همواره، ارادهها را سست، مردم را مردد و دشمن را امیدوار میکنند و احمقهای متوهم نـیـز همواره آتش بیار معرکه در کف خیابان میشوند.
دشمن هم مرتب برای این دو، قلاده و پالان مهیا میکند!
مماشات، تسامح، اغماض و حتی رأفت، از یک جایی به بعد خصوصاً از دیدگاه دشمنان خارجی، منافقین داخلی و احمقهای کف خیابان ضعف و ترس معنا میشود!
اگر دشمنان و منافقین و احمقها توهم کنند که نظام و مردم ضعیف شده یا ترسیدهاند هارتر میشوند و هزینۀ این هاری را مردم عادی با خون پرداخت میکنند!
حتماً باید تیر به یکی از مسئولین بخورد تا قاطع شوید!؟
روی فرشی که تارش اصولطلبی و پودش اصلاحگرایی است نماز نخوانید و به قالیبافش هم اقتدا نکنید! و تا حقیقت تحریف و اقامۀ عدالت قضا نشده فوراً چفیهای را سجاده و به سیدعلی اقتدا کنید.
گویا برخی بنا دارند که با رفع فیلتر از شیپورهای جنگی دشمن به مواضع مشتری پسند خود ضریب بدهند تا شاید با فروش کپک جو به مردم خودشان گندم ری بخرند!
گرچه حرف خوب زدن و خوب حرف زدن بسیار مهم است اما باید بین حرف و عمل نیز توازن برقرار باشد، گوشها پر از رجز و چشمها تشنۀ دیدن رزم است!
بی عملی یا ترس و احتیاط بیش از حد در عمل کردن به امر به معروف و نهی از منکر یا ریشه در ضعف ایمان دارد یا مسئلۀ منافع شخصی در میان است یا اینکه...
رزم ما با رجز ما تناسب ندارد! خودم را عرض میکنم!
وقایع دو ماه اخیر علی رغم همۀ تهدیداتی که داشت و دارد، دو فرصت عالی هم برای نظام و مردم ایجاد کرد.
فرصت ایجاد شده برای نظام شناسایی و شکار کفتارهایی است که در این مدت از لانههایشان بیرون خزیدهاند.
فرصت ایجاد شده برای مردم نیز شناخت بیش از پیش دشمنان و منافقینی است که ادعای ایران دوستی دارند.
عدم استفاده از فرصتها مساوی است با تقویت تهدیدها!