اقدام مقتدی صدر مبنی بر کنارهگیری از امور سیاسی بیشتر شبیه یک تاکتیک جهت گریز از پذیرش مسئولیت آشوبهای طرفدارانش و عواقب احتمالی کنارهگیری آیتالله سیدکاظم حائری از مرجعیت است.
اگر فردا روزی مقتدی صدر اعلام کرد که اکنون اسلام و عراق در خطر است و تکلیف شرعی من این است که در امور سیاسی دخالت کنم خیلی تعجب نفرمایید.
ایران مجازی؛ در حال پسرفت، ذلیل و منزوی، دچار فساد سیستمی، عدم آزادی بیان، دچار استبداد و استعمار، واداده و متفرق، درگیر فقر مطلق و در حال فروپاشی است.
ایران حقیقی؛ در حال پیشرفت، عزیز و مقتدر، فقدان فساد سیستمی، آزادی بیان مفرط، دارای آزادی و استقلال، مقاوم و منسجم، دارای رفاه نسبی و در حال ساماندهی است.
آقایان! ولنگاری فضای مجازی یعنی آشوب در فضای حقیقی
پروندۀ فولاد مبارکه دو پیام داشت؛ اولی برای معاندین بود مبنی بر اینکه، ما در نظام جمهوری اسلامی فساد سیستمی نداریم که اگر داشتیم این فساد افشا نمیشد! و اما دومین پیام برای ساکتین و غافلین از وجود فساد جدی در برخی از زیرسیستمهای مختلف اعم از اقتصادی و غیره است که امیدواریم متوجه شوند که مفسدین تا چه اندازه نفوذ کرده و ریشه دواندهاند و دست از توجیه برداشته و اقدامی کنند.
حکم ارتداد امام خمینی(ره) در خصوص سلمان رشدی و دستور قتل وی، در سیاست و حکمرانی کاملاً عادی است.
همۀ حکومتها، کشورها و جوامع برای دنیای مادی خود، خطوط قرمزی دارند که اگر کسی از آن عبور کند وجودش را برای جامعه خطرناک میدانند و معدومش میکنند...
لکن فهم اهمیت خطوط قرمز معنوی برای کسانی که غرق در ماتریالیسم و بحران معنویت هستند خیلی سخت است.
هتاکی اخیر موسوی و لجن پراکنیهای گاه و بیگاه خاتمی و روحانی و امثالهم به خاطر وقاحت و بی شرفی آنان است.
البته ناگفته نماند که انفعال مدعیان انقلابیگری در برخورد با این خائنین و فقدان قاطعیت مسئولین مربوطه در اجرای عدالت و قانون، بستر ساز این جسارتها و هتاکیها است.
چارۀ کار برخی دُملهای چرکی فقط داغ کردن آنها است...