فارغ از تمام گرایشات سیاسی، مذهبی و غیره… در یک تقسیم بندی کلی میدان جنگ و نبرد به دو طرف حق و باطل و یا به عبارتی دیگر خیر و شر تقسیم می شود.
سوال: جنگ و نبرد چیست؟
آیا کسی می تواند ادعا کند که خیر و شر، حق و باطل و یا کفر و اسلام به سر منزل آشتی و همزیستی رسیده اند؟
اما پاسخ سوال اول؛ در یک تعریف عامیانه و کلی جنگ و نبرد یعنی نزاع دو طرف بر سر منافع، بله منافع!!!
سازش با مستکبر، استحاله منافع مادی و معنوی
ارزشهای پوشالی تحت عنوان مُد گرایی
هر عفیفه ای محجبه هست ولی هر محجبه ای عفیفه نیست! عفاف از صفات روحی انسان می باشد که یکی از مواضع تجلی آن حجاب ظاهری است، یکی دیگر از مواضعی که تجلی گاه عفاف و حیا می باشد کیفیت برخورد و رفتار با دیگران، چه مرد و چه زن است؛ صحبت کردن و ارتباط معقول تحت چهارچوب اخلاق و شرع با نامحرم هیچ اشکالی ندارد، به عبارتی دیگر نگاه باید به جایگاه انسانی افراد باشد ولی اگر این نگاه تحت شعاع مسائل جنسیتی قرار بگیرد بستر ساز نفاق در روابط بین انسان ها خواهد شد، به طوری که معیار های احترام به دیگران، ویژگی های جسمی و فیزیکی افراد می شوند نه جایگاه انسانی آن ها، و بازتاب این نگرش در اجتماع باعث استحاله ی ارزش ها خواهد شد به طوری که افراد برای اینکه در جامعه مورد احترام و تکریم قرار بگیرند به ضد ارزش ها و معیار ها ی پوچ روی می آورند و در اینجا است که لباس مارک دار جای تقوا که معیار کرامت انسان ها است را می گیرد.
معیارهایی برای شناخت جریانهای سالم
هر چیزی در عالم مشخصه های خاص خود را دارد که آن را از غیر خود متمایز می کند ، و این شاخصه ها از صفات ذاتی آن می باشند و نمی توان آن چیزها را بدون این ویژگی ها و اوصاف تصور کرد، مانند گرما برای آتش و روشنایی برای نور، فهم این دو مثال مشکل نیست و بسیار راحت می باشد ، اما مسائلی هستند که نیاز به دقت و تبیین بیشتری دارند مانند جریان های فکری اعم از مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که غالبا دو منشا برای انحراف آن ها وجود دارد.
نسل پنجم انقلاب و لبیک از راه دور
زمان: پنجشنبه ۲۴/تیر/۹۵ حوالی عصر
مکان: استان گلستان – شهرستان آزاد شهر – روستای رحیم آباد
بعد از ماه مبارک رمضان قصد مسافرت به استان زیبای گلستان کردیم که بعد از چند روز اقامت در منطقه فندرسک روزی با یکی از بستگان برای سر کشی به کندو های عسل راهی یکی از بکر ترین روستا های منطقه شدیم که در مرتفع ترین محل ممکن برای اقامت در حوالی قله کوه واقع شده بود.
نکاتی پیرامون رابطه دولت و ملت
مرز بندی میان دولت و ملت زمانی به شکاف تبدیل می شود که دولت با اینکه از دل ملت برخاسته است از مردم فاصله بگیرد و فضا را به سوی ارباب رعیتی سوق بدهد، این بدترین و مبتلا به ترین خُلقی است که بدنه دولت ها را بیمار می کند. جالب این است که این شکاف معمولا از سوی دولت عمیق تر می شود که سر انجام آن سرنگونی است زیرا هیچ ملتی علاقه به سلطه استعماری ندارد اما گاهی بی ظرفیتی های مسوولین و جو گیری های آنان اوضاع را نا مطلوب می کند.