گرچه حرف خوب زدن و خوب حرف زدن بسیار مهم است اما باید بین حرف و عمل نیز توازن برقرار باشد، گوشها پر از رجز و چشمها تشنۀ دیدن رزم است!
بی عملی یا ترس و احتیاط بیش از حد در عمل کردن به امر به معروف و نهی از منکر یا ریشه در ضعف ایمان دارد یا مسئلۀ منافع شخصی در میان است یا اینکه...
رزم ما با رجز ما تناسب ندارد! خودم را عرض میکنم!
وقایع دو ماه اخیر علی رغم همۀ تهدیداتی که داشت و دارد، دو فرصت عالی هم برای نظام و مردم ایجاد کرد.
فرصت ایجاد شده برای نظام شناسایی و شکار کفتارهایی است که در این مدت از لانههایشان بیرون خزیدهاند.
فرصت ایجاد شده برای مردم نیز شناخت بیش از پیش دشمنان و منافقینی است که ادعای ایران دوستی دارند.
عدم استفاده از فرصتها مساوی است با تقویت تهدیدها!
خواهران و برادران انقلابی، کوچکترین کوتاهی، اغماض و تسامح در مقابل فتوحات سنگر به سنگر دشمن در حوزۀ فرهنگ خصوصاً پوشش بانوان ابـداً پذیرفته نیست.
هوشیار باشیم که اگر در جبهه فرهنگی سنگری از دست رفت و قبح کاری در افکار عمومی شکسته شد دیگر به سادگی یک جنگ نظامی قابل بازگشت دوباره نیست.
مبادا مسائل امنیتی و سیاسی ما را از فرهنگ غافل کند!
حقّ و حقیقت اگر با شجاعت و صراحت و صدای رسا بیان نشود و برعکس با ترس و کنایه و صدای خفته بیان گردد مخاطب را در حق بودن سخن به شک و تردید میاندازد!
برخی از مسئولین و انقلابیها و غیره به گونهای و با لحنی از جمهوری اسلامی دفاع میکنند که انگار ریگی به کفش نظام هست! و گویا ما در صدد توجیه و ماله کشی هستیم!
در فضای مِـه آلود فتنه، صراحت، چراغ مِـه شکن است...
به عبارت ساده «سادیسم» یعنی تمایل و لذّت بردن از آزار دادن و تحقیر کردن دیگران و «مازوخیسم» یعنی تمایل و لذّت بردن از آزار دیدن و تحقیر شدن توسط دیگران.
اکنون نسبت بین آشوبگران و غربگراها با دشمنان مردم، مازوخیسمی و با هموطنان خود سادیسمی شده است! لذا در مقابل دشمن کرنش و داخل کشور شورش میکنند!
ریشۀ این مخمصه گاهی در قلب و گاهی در اندیشه است.