آیا با توقف کشتار جنگ پایان می پذیرد ؟
جواب این سوال بستگی به تعریف ما از جنگ دارد ، اگر جنگ را صرفا کشت و کشتاری که مربوط به بدن و جسم انسان ها است تعریف کنیم شاید جواب مثبت باشد ، اما اینگونه نیست که نیست . . . با توقف کشتار فقط می شود گفت که ظالمین و استکبار فعلا توان ادامه ندارند و یا به منافعی که می خواستند رسیده اند و گرنه کشتار را آنقدر ادامه می دادند که حتی نویسنده ای برای این سطور باقی نمی ماند.
چند باور و تصور غلط در مورد دشمن وجود دارد که اجمالا به آنها خواهیم پرداخت
۱- دشمن موجودی خارجی می باشد؛ حال می خواهد خارج از مرزهای یک کشور باشد و یا خارج از خانه و کاشانه ما. . .
۲- دشمنان همیشه برخوردی خشن با ما دارند و دائما نسبت به ما عبوس و پرخاشگر هستند . . .
۳- پوشش ظاهری دشمنان کاملا متضاد با فرهنگ و باور های ما بوده و در نقطه مقابل قرار دارد . . .
۴- دشمنان ما از ابتدای خلقتشان دشمن ما بوده اند و از ما یا منسوبین ما نیستند . . .
ایدئولوژی
مفهموم لغوی: ایدئولوژی از نظر ساختار لغوی واژه ای است مرکب از دو جزء « ایده » و « لوژی » که ایده به معنی اندیشه، تصور، عقیده، نظر، آگاهی و . . . آمده است و لوژی که به صورت پسوند امروزه معمولاً به معنی دانش و شناسایی بکار میرود.
مفهوم اصطلاحی: ایدئولوژی به معنای عام مرادف جهان بینی است و مجموعه هایی از رهنمودهای مکتب و انسان را چه در بُعد اندیشه و چه در بخش عمل در بر میگیرد؛ ایدئولوژی به معنای خاص که تنها بخشی از مبانی مکتب را در بر گرفته و ذیل مبانی جهان بینی است به رفتار انسان و دستورالعملها ( بایدها و نبایدها ) مربوط می شود.
فارغ از تمام گرایشات سیاسی، مذهبی و غیره… در یک تقسیم بندی کلی میدان جنگ و نبرد به دو طرف حق و باطل و یا به عبارتی دیگر خیر و شر تقسیم می شود.
سوال: جنگ و نبرد چیست؟
آیا کسی می تواند ادعا کند که خیر و شر، حق و باطل و یا کفر و اسلام به سر منزل آشتی و همزیستی رسیده اند؟
اما پاسخ سوال اول؛ در یک تعریف عامیانه و کلی جنگ و نبرد یعنی نزاع دو طرف بر سر منافع، بله منافع!!!
هر عفیفه ای محجبه هست ولی هر محجبه ای عفیفه نیست! عفاف از صفات روحی انسان می باشد که یکی از مواضع تجلی آن حجاب ظاهری است، یکی دیگر از مواضعی که تجلی گاه عفاف و حیا می باشد کیفیت برخورد و رفتار با دیگران، چه مرد و چه زن است؛ صحبت کردن و ارتباط معقول تحت چهارچوب اخلاق و شرع با نامحرم هیچ اشکالی ندارد، به عبارتی دیگر نگاه باید به جایگاه انسانی افراد باشد ولی اگر این نگاه تحت شعاع مسائل جنسیتی قرار بگیرد بستر ساز نفاق در روابط بین انسان ها خواهد شد، به طوری که معیار های احترام به دیگران، ویژگی های جسمی و فیزیکی افراد می شوند نه جایگاه انسانی آن ها، و بازتاب این نگرش در اجتماع باعث استحاله ی ارزش ها خواهد شد به طوری که افراد برای اینکه در جامعه مورد احترام و تکریم قرار بگیرند به ضد ارزش ها و معیار ها ی پوچ روی می آورند و در اینجا است که لباس مارک دار جای تقوا که معیار کرامت انسان ها است را می گیرد.