اولین چالش انقلاب در قرن جدید
همانطور که مستحضر هستید مردم غیور و شریف ایران اسلامی در این صد سال اخیر با وجود همه سختیها و موانع و فشارها دو گام از پنج گام مهم تشکیل تمدن نوین اسلامی را علیرغم کاستیها و نواقص موجود در این دو مرحله، اصل گام را
برداشته و حرکت کلان و رویکرد نهضت اسلامیِ تشیع معاصر رو به جلو و بهبود میباشد و هم اکنون نیز در شرایط خوبی برای یک خیز جدی جهت برداشتن گام سوم یعنی تشکیل دولت اسلامی قرار دارند لذا باید به صورت جدی بر موانع این مسیر پر فراز و نشیب اشراف داشته باشیم تا حرکت ما دچار فرسایش نگردد.
اولین و اصلیترین مانع تشکیل دولت اسلامی چالش تئوری و نظری است. با توجه به اینکه اسلام ناب(تشیع اصیل) و رجال آن بعد از دولت نبوی و علوی همواره در جایگاه مخالف حکومتهای مستقر که اکثریت غالبشان جور و باطل بودهاند حضور داشته و زیست کردهاند لذا بیشتر متناسب با اقتضائات و مسائل تحمیلی یا به عبارت دیگری مسائل مستحدثه از این نوع زیست اجتماعی، به تولید تئوری، آن هم، جهت حفظ کیان معارف و سبک زندگی اسلامی خود و پیروان اسلام ناب پرداختهاند و آنگونه که باید مجالی برای تولید تئوری در ابعاد مختلف حکمرانی و جامعهپردازی نداشتهاند تا اینکه بعد از هزار و چهارصد سال و به برکت انقلاب اسلامی مجال آن پیدا شده و بستری فراهم گردیده که این بار نه از جایگاه به اصطلاح اپوزیسیون بلکه از جایگاه و در مقام قدرت حاکم ادامه حیات داده و به تولید تئوریهای جامع و ریز حکمرانی و جامعه پردازی اهتمام داشته باشند. منظور از تولید تئوری تئوریهای عملیاتی ناظر به میدان و حل مسئله میباشد نه تئوریهای فرا انتزاعی و تخیلی که به درد اقامه و حل هیچ یک از مسائل اسلام و جامعه اسلامی نمیخورند.
سپری شدن چهل سال در مسیر تشکیل یک تمدن همانند سپری شدن شش ماه از عمر نوزادی است که قرار است حداقل هزار سال عمر و زندگی کند لذا نهضت اسلام ناب(تشیع اصیل) معاصر علیرغم همه پیشرفتهایی که کرده است هنوز در ابتدای راه قرار دارد و راههای نرفته آن از راههای رفته بسیار بیشتر است و این چشمانداز پیشرو عزمی راسخ و همتی بلند میطلبد تا همانگونه که اشاره شد در این مرحله مهمی که تحت عنوان دولت سازی اسلامی است ساختار و برنامهها در حوزههای مختلف مبتنی بر اندیشه ناب اسلامی باشد.