یکی از عوامل شایع اختلاف نظر
اختلاف نظر در حمایت و یا طرفداری از جریان حق و باطل مساوی است با کفر و توحید ، چون سرچشمه حق خداوند متعال است و کافر کسی است که منکر حق و در جریان باطل می باشد ، البته لازم به ذکر است که رابطه ی منطقی میان حق و باطل تناقض می باشد یعنی بیشتر از دو حالت نمی شود برای آن متصور بود و حالت سومی ندارد به بیان دیگر یک شخص و یا چیزی نمی تواند هم باطل باشد هم حق و یا اینکه هیچ یک از این دو نباشد ، اگر باطل باشد دیگر حق نیست و اگر حق باشد دیگر باطل نیست و اعتدال و میانه روی دراینجا امکان پذیر نیست همانند رابطه ی میان اعداد در زوج و فرد بودن ، یک عدد یا زوج است یا فرد و نمی تواند هر دو باشد و یا اینکه هیچ یک از این ها نباشد و حالت سومی نیز برای آن نمی توان متصور شد و از علم به زوج بودن یک عدد علم به فرد نبودن آن و از علم به فرد بودن یک عدد علم به زوج نبودن آن حاصل می گردد ، صفر به تنهایی عدد محسوب نمی شود و تنها علامتی دال بر عدم عدد می باشد .
حال گاهی اوقات مشاهده می کنیم که خروج از جریان حق را اختلاف نظر و سلیقه معنا می کنند و می گویند این امر کاملا طبیعی است و اختلاف نظر در همه جا وجود دارد ، برای بیان بهتر سراغ مثالی می رویم ؛ فرض کنید ما می خواهیم دیواری را رنگ بزنیم و در نوع رنگ با اختلاف مواجه می شویم یکی می گوید آبی و یکی می گوید قرمز ، در اینجا باید گفت حالت سومی غیر از این دو حالت نیز وجود دارد یعنی می شود هیچ یک از آن رنگ ها نباشد و مثلا سبز باشد پس کنار زدن هر دو حالت مورد نزاع امکان پذیر است ، و یا به عبارتی بلند بودن و یا سیاه بودن یک دیوار نیز محل اختلاف نمی تواند باشد چون قابل جمع است و یک دیوار هم می تواند بلند باشد و هم می تواند سیاه باشد ، در این دو مثال هم امکان رفع و هم امکان جمع موارد مورد اختلاف وجود داشت بر خلاف رابطه ی زوجیت و فردیت میان اعداد که گذشت .
حال ما در اختلاف نظرهای اعتقادی ، سیاسی ، اجتماعی و غیره باید خوب دریابیم که رابطه ی میان نظرهای مختلف چیست آیا قابل جمعند و یا مورد رفع و یا اینکه هیچ کدام ، البته فراموش نکنیم که گاهی اختلافات نیز از زاویه ی دید افراد سرچشمه می گیرند و ریشه ای نمی باشند که با درک نگرش های یکدیگر و رسیدن به یک نگرش و دید جامع قابل رفع هستند ، فلذا نباید تک بعدی به مسائل نگریست اما این موضوع را هم نباید فراموش کرد که با وجود قرائت های مختلف حق یکی است و قابل جمع با باطل نمی باشد و رفع طرفینی هم در نزاع حق و باطل امکان پذیر نیست ، حال بماند که بعضی مکاتب و افراد اساسا تعریفی که از حق و باطل ارائه می دهند غلط و نادرست است .
وب خوبی دارید آقای کاوه استفاده کردم