آیا آسایش زمینه ساز آرامش است؟
معنای ساده آرامش و آسایش را می توان به عبارتی همان آرام زندگی کردن و آسان زندگی کردن ترجمه کرد، و بنا به نگرش هر شخص معیار های آرامش و آسایش متفاوت است، بعضی ها آرامش را ثمره ی آسایش می دانند و می پندارند که زندگی آسان آرامش را به ارمغان می آورد مثلا خانواده ها در قدیم برای تهیه همین آب آشامیدنی که ما با چرخاندن ساده شیر آب بدست می آوریم مجبور بودند مسافتی را تا سر چشمه طی کنند و یا برای بدست آوردن آن به چاه متوسل بشوند، حال بماند که برای گرما و سرمای منزل، پخت و پز و حمل نقل متحمل چه مشقت هایی که
نمیشدند.
اما با پیشرفت های صنعتی و مدرن شدن زندگی ها دیگر خبری از این مشقت ها نیست و ما برای احتیاجات مذکور کافی است فقط چند دکمه را فشار دهیم، به عبارتی آسایش در زندگی به صورت گسترده ای محقق شده است، اما آیا این آسایش توانسته آرامش را برای ما به ارمغان بیاورد؟ مسلما نمی شود به این پرسش جواب قاطع و صد در صدی داد که بله… چون آسایش و آرامش لازم و ملزوم یکدیگر نیستند که با حصول آسایش آرامش نیز حاصل شود، البته یاد آور می شویم که تعاریف و معیار های افراد در رابطه با این دو مقوله متفاوت است.
پس در یک مقدمه منطقی می توان گفت آسایش همیشه آرامش نمی آورد حتی بر عکس عدم آسایش نیز همیشه نمی تواند آرامش را تحت الشعاع قرار دهد، پس اصولا آسایشی که آرامش آفرین نباشد مفید فایده نخواهد بود؛ چه بسا زندگی هایی که مملو از دشواری ها و سختی ها می باشد اما آرامش در آن موج می زند، فلذا باید گفت که آرامش یک حالت روحی است و نمی توان با آسایش جسمی آن را به دست آورد البته نمی توان معتقد بی تاثیری آسایش در آرامش بعضی افراد نیز شد.
بله من خودم با چشمان خودم دیدم که آسایش زمینه ساز آرامش است
پول شاید خوشبختی نیاره ولی نبودش حتما بدبختی میاره
اگر منظور از بی پولی فقر مطلق هست یعنی هیچ درآمدی ندارد این قطعا فلاکت بار است اما قطعا ثروتمند بودن آرامش آور نیست