تأملی در حقیقت پیشرفت
کلمه پیشرفت متشکل از دو واژه “پیش” و “رفت” میباشد. واژه “پیش” که مخالف واژه “پس” است دلالت بر جهت رو به جلوی مکانی و آینده زمانی دارد که با ضمیمه شدن واژه “رفت” بر آن، حکایت از نوعی حرکت و یا رشد میکند که دارای مبدأ و مقصدی
میباشد.
پیشرفته بودن یا ناظر بر وضعیت کنونی یک فرد، جامعه و یا کشور است و یا در حال ترسیم یک چشمانداز مطلوب از آیندهای که باید به سوی آن حرکت کنیم میباشد. فلان کشور پیشرفته است و فلان کشور نیست و یا اینکه برای پیشرفته شدن باید اینگونه باشیم و اگر نباشیم پیشرفته نیستیم.
اما سوال اساسی اینجا است که “جهت” این پیشرفت به کدامین سو باید باشد؟ مثلاً ممکن است فردی پیش رفتن به سوی غرب را پیشرفت بداند و دیگری پیش رفتن به سوی شرق را پیشرفت قلمداد کند. حال چگونه میتوان تشخیص داد که کدام یک از این پیش رفتنها واقعاً صحیح و درست است.
اینجا است که مسئله “جهت” تعیین کننده خواهد بود. تعیین جهت و مقصد پیش رفتنها نیز در گرو ارزشهای یک فرد، جامعه و کشور است. مثلاً وقتی در یک جامعه پولدار بودن به عنوان یک ارزش برای انسان قلمداد میشود روشن است که جهت گیری پیش رفتنها به چه سمتی تنظیم خواهد شد.
وقتی در یک جامعه مسائلی مانند تقوا، عدالت و خدمت به عنوان یک ارزش باور و نهادینه شود، جهت گیری پیش رفتنها به سمت و سوی دیگری خواهد بود. لذا ما فردی (کشور) را که مثلاً میلیاردر و حتی دانشمند است ولی ظالم و دزد میباشد را یک فرد پیشرفته و متعالی به حساب نمیآوریم.