پسا ماجرای فوت مهسا امینی همانند فتنههای دیگر خواهد گذشت اما لکۀ ننگش برای منافقین و احمقها خواهند ماند.
فقط ای کاش این بار مسئولین محترم بفهمند که چگونه فضای ولنگار مجازی تبدیل به زمین حاصلخیزی برای رشد فتنهها شده است و از یک اتفاق، بحران درست میکند.
ضمناً این ماجرا فرصت خوبی برای مسئولین است تا برهم زنندگان امنیت روانی جامعه را شناسایی و مجازات کنند.
ایران مجازی؛ در حال پسرفت، ذلیل و منزوی، دچار فساد سیستمی، عدم آزادی بیان، دچار استبداد و استعمار، واداده و متفرق، درگیر فقر مطلق و در حال فروپاشی است.
ایران حقیقی؛ در حال پیشرفت، عزیز و مقتدر، فقدان فساد سیستمی، آزادی بیان مفرط، دارای آزادی و استقلال، مقاوم و منسجم، دارای رفاه نسبی و در حال ساماندهی است.
آقایان! ولنگاری فضای مجازی یعنی آشوب در فضای حقیقی
تفاوت “الزام” و “اجبار” در این است که الزام، دارای یک خاستگاه فلسفی، پشتوانۀ منطقی و فرآیند قانونی است، اما اجبار لزوماً اینگونه نیست لذا حجاب الزامیست نه اجباری.
سخن گفتن با ادبیات مهندسی شدۀ دشمن یعنی پذیرش مفروضاتِ غلط و منفی او، لذا بهتر است به جای عبارتِ “حجاب اجباری” از عبارت “حجاب الزامی” استفاده کنیم.
در عالم سیاست و حکمرانی دو جهان موازی داریم؛ جهان خارجی و واقعیت بیرونی، جهان ذهنی و افکار عمومی...
موفقیت یا عدم موفقیت دنیوی یک سیاستمدار و یا یک دولت، برآیندی از خروجی مجموع این دو جهان است لذا به هر دلیلی اگر نتواند در یکی از این دو جهان موفق شود دیر یا زود امر و عرصه را به دیگران واگذار خواهد کرد.
شکی نیست که شخصِ آقای رئیسی و بیشتر کابینهاش از شخصِ آقای روحانی و دولتش بِه هستند، اما در ماجرای برجام شاهد مسائلی مانند برخی مفاد و محرمانگی هستیم که بیشتر به رویکرد تیم مذاکرات آقای روحانی میخورد تا تیم مذاکرات آقای رئیسی!
بدی از هر کسی سر بزند بد است لکن از خوبان، بدتر...