در یک سال گذشته و در کش و قوس ماجراهای پسا مهسا هرچقدر که در حوزۀ امنیتی هزینه دادیم و به تبع آن توفیقات خوبی نیز داشتیم لکن در حوزۀ فرهنگی حاضر به هزینه دادن نشدیم لذا توفیقات آنچنانی نیز نداشتیم. مجاهدین انقلاب اسلامی در جبهۀ امنیتی خون دادند و امنیت آفریدند اما بسیاری از مسئولین در جبهۀ فرهنگی حاضر نشدند اعتبار خود را خرج بکنند لذا قبح بی عفتی تا حد قابل توجهی شکسته شد.
در جمهوری اسلامی به اندازهای که از فقدان قاطعیت اجرایی رنج میبریم اساساً از جهت مبانی و الگوی نظری در مضیقه نیستیم.
در برخی مسائل گرفتار مدیرانی هستیم که بهخاطر ترس و نفهمی تبدیل به باتلاقی برای طرح و برنامههای اسلامی انقلابی شدهاند.
حملۀ تروریستی شاهچراغ شیراز به خوبی نشان داد که کوچکترین اغماض، تسامح و کوتاهی مسئولین در برخورد قاطع با کسانی که امنیت مردم و کشور را در فضای مجازی و حقیقی به بازی گرفتهاند، مساوی است با ریخته شدن خون و خون و خون بی گناهان...
آقایان! لطفاً به اندازهای که دشمنان و منافقین در حمله قاطع هستند، شما هم در مقابله قاطع باشید.
ای کسانی که قبل از معلوم شدن علّت فوت خانم امینی چشم خود را بستید و دهان به اباطیل و تشویش افکار عمومی گشودید و ژست آزادی و مردم داری گرفتید.
اکنون دیگر دهان خویش را ببندید و چشم خود را باز کنید و خون شهدا و جانباختگان و اشک پدران و مادران آنان را خوب ببینید و بنگرید که چگونه امّت حزب الله با خروش در میدان، دسیسه و فتنه را خاموش خواهد کرد.
پسا ماجرای فوت مهسا امینی همانند فتنههای دیگر خواهد گذشت اما لکۀ ننگش برای منافقین و احمقها خواهند ماند.
فقط ای کاش این بار مسئولین محترم بفهمند که چگونه فضای ولنگار مجازی تبدیل به زمین حاصلخیزی برای رشد فتنهها شده است و از یک اتفاق، بحران درست میکند.
ضمناً این ماجرا فرصت خوبی برای مسئولین است تا برهم زنندگان امنیت روانی جامعه را شناسایی و مجازات کنند.