تشخیص سکوتهایی که خلاف تقوا، بصیرت و مصلحت هستند سختتر از تشخیص سخنهایی است که خلاف تقوا، بصیرت و مصلحت میباشند.
کسانی که روشنگر و مطالبهگر هستند معصوم نیستند لذا گاهی نیز اشتباه میکنند اما کسانی که همواره سکوت میکنند مدام در اشتباه هستند.
اصل اشتباه آنها سکوت مدام آنان است!
همانگونه که عزّت و اقتدار مؤمنین در دستگاه ادراکی طواغیت، تکبر و استبداد معنا و فهم و تفسیر میشود، صبر و مدارای مؤمنین نیز ضعف و ترس معنا و تفسیر میشود.
لذا باید هوشیار باشیم که معیارهای سنجشِ دستگاه محاسباتی دشمن وارد دستگاه محاسباتی ما نشود، وگرنه در جهت تقویت اراده و تکمیل پازل او قرار میگیریم.
بهترین تنظیمگر دستگاه محاسباتی رهنمودهای ولی است.
برخی تا وقتی که گرسنهاند عدالتخواه هستند! لذا همینکه سر سفره میرسند، به واسطه لقمههای چرب و نرم و پیاپی دیگر صدایشان درنمیآید!
لذا برخی عدالتخواهی را مَقرَ خوبی نمیدانند، بلکه آن را صرفاً مَمَر خوبی میدانند جهت رسیدن به اهداف و منافع شخصی و جناحی و غیره.
علم و تقوای فردی بدون داشتن بصیرت و شجاعت هرگز به فعلیّت اجتماعی نمیرسد، امتداد نمییابد، گفتمان ساز و جریان ساز نمیشود و البته پایدار نیز نمیماند.
صفات ویژهای که امام خمینی(ره) را از سایرین متمایز میکند بصیرت و شجاعت ایشان بود... وگرنه در عصر ایشان عالم و زاهد و فقیه و عارف و غیره کم نبودهاند...
وقتی از اغتشاشات 88 با عنوان فتنه یاد میکنیم ممکن است برخی تصور کنند که ماجرای فتنه 88 یک حادثه خلق الساعه و اتفاقی بوده که بعد از انتخابات متولد شد!
در حالی که فتنه 88 یک کودتای از پیش طراحی شده و نتیجه دسیسههای فراوان داخلی و خارجی بود که صرفا به بهانه انتخابات سال 88 وارد فاز علنی و عملیاتی شد.