در عالم سیاست و حکمرانی دو جهان موازی داریم؛ جهان خارجی و واقعیت بیرونی، جهان ذهنی و باور درونی.
موفقیت ما برآیندی از خروجی این دو جهان است!
و ما اگر حداقل در یکی از این دو جهان موفق نشویم، بالاخره امر و عرصه را به دیگری واگذار خواهیم کرد.
ضعف ما و قوت دشمن بیشتر در روایت است.
علاج ندانستن و نتوانستن جای خود لکن ما الان با خطر نخواستن مواجه هستیم! برخی مسئولین نمیخواهند به انقلاب اسلامی و قانون پایبند باشند!
جاهل را آگاه و ضعیف را کمک میکنیم اما علاج کسی که تمرد میکند هرس است! مسئولیت گرفتن کسانی که به آرمان و قانون پایبند نیستند فاجعه است!
هیچ مـردم و نظامی اینگونه عناصر آلوده که آجرهای فاسد هستند را در معماری حکمرانی خود تحمل نمیکنند، چه رسد آنان را سکاندار نمایند!
ای کاش هر ساله در سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ضمن ارج نهادن به رویشها، ریزشها را نیز بازخوانی و از درون سیستم بزداییم...
رد و تأیید رهبری در مقام حکمرانی ناظر بر برآیند کلی امور است لذا جز در موارد خاص در جزئیات ورود نمیکنند.
هر کلان رخدادی متشکل از جزئیات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... است که همسو و مقوم یکدیگر شدهاند.
وظیفۀ ما اهتمام به جزئیات امور و همسو کردن آنها با یکدیگر جهت برآیند سازی مطلوب است.
گاهی هدف مشخص است ولی دچار گمراهی میشویم، گاهی راه مشخص است ولی دچار گمهدفی هستیم.
ویژگی الگوی پیشرفت اسلامی این است که به هدف و راه به صورت توأمان و پیوستاری التفات و التزام دارد.
عدم توجه به این الگو موجب تشدید وضعیت گم در گم در ساحت فردی و حکمرانی میگردد.
سرعت تصویب «تعطیلی شنبه» با تبعات خطرناک را با سرعت تصویب «صیانت فجازی» و «حجاب و عفاف» با هزار فایده را مقایسه کنید...
جریان غیر انقلابی با اغوا مقاصد خود را سریعا عملیاتی میکند اما گاهی ما آنقدر توضیح میدهیم که موجب کلافگی و فرسایش میشویم!