آقای ش.ف.ف! بهتر است وقتی که ظرفیت کاری را نداریم اساسا در آن وارد نشویم. «رحم الله امرأ عرف قدره و لم یتعد طوره».« هلک امرؤ لم یعرف قدره».
امــام عـلـی(ع): «من کثر کلامه کثر خطؤه و من کثر خطؤه قل حیاؤه و من قل حیاؤه قل ورعه و من قل ورعه و...» امیدوارم به ادامۀ حدیث دچار نشویم...
آیت الله شهید سیدحسن مدرس رحمة الله علیه فرمودند: «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ما است»
به عبارتی باید گفت که؛ سیاست همگان عین دیانتشان است! لذا کسی که سیاستورزی فاسدی دارد دیانتش فاسد است!
تفکیک ادعایی دیانت از سیاست نیز خدعه و فسادی دیگر است.
(قابل توجه دلسوزان انقلاب خصوصاً حامیان دکتر جلیلی و...)
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در تعریف عدالت میفرمایند: «العدل وضع کل شیء فی موضعه و إعطاء کل ذی حق حقه» به عبارت ساده یعنی: «هر چیزی را در جا و جایگاه خودش قرار بدهیم و حق هر صاحب حقی به آن داده شود». این تعریف به وضوح بیان میکند که هر چیزی جا و جایگاهی دارد! که نه تنها مختص خودش بلکه آن چیز یا کس نیز مستحق آن جا و جایگاه است! لذا برای اینکه هر چیزی یا کسی را در جا و جایگاه خود قرار بدهیم باید ابتدا جا و جایگاه آنها را خوب بشناسیم وگرنه ممکن است با قرار دادن چیزی یا کسی در غیر جا و جایگاه خودش خسارتی بیافرینیم که به سادگی قابل جبران نباشد! در ادامۀ حدیث نیز تصریح میکنند که هر حقی صاحبی دارد! و باید حقوق به صاحبان آنها داده شود، پس حق صرفاٌ گرفتنی نیست بلکه دادنی هم هست! ضمناً این تعریف از عدالت و گره زدن وجودی آن به حقیقت بیانگر این است که اساس عدالت بر اصل حقیقت بنا میشود و اصولاً بهرۀ وجودی عدالت از ذات حقیقت است لذا اقامۀ عدالت بدون آگاهی از حق و تبیین حقیقت ممکن نیست.
تصمیمات کلان و مهم نظامی-امنیتی مانند اصل جنگ و ترور سران را سیاستمدران میگیرند نـه ژنرالها!
سیاستمداران در مصافها مبتنی بر وضعیت و شرایط کلان سیاسی طرف مقابل اتخاذ تصمیم و... میکنند!
قدرت گرفتن جریان ناانقلابی، غربزده و... بزرگترین چراغ سبز برای جرأت پیدا کردن دشمنان است!
جریان ناانقلابی غربزده با گروگان گرفتن امنیت کشور و افکار عمومی پروژههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود را جلو میبرد...
جریان انقلابی ولایتمدار نه باید منفعل شود و نه باج بدهد بلکه باید با نجات سریع گروگان مانع پروژههای ویرانگر و خسارتبار شود.
خیانت وسط بازان التقاطی نیز بماند...