گرچه بنده با برخی از روشهای مطالبهگری بعضی از دوستان عدالتخواه موافق نیستم و بارها نیز به صورت حضوری و صریح آنان را نقد کردهام...
لکن مواجهه برخی از مسئولین با بعضی از فعالین عدالتخواه را در مقایسه با برخوردی که با دیگر افراد و گروههای کذایی دارند، عین تبعیض میدانم.
معاندین که به کنار لکن غالب مخالفان علوم انسانی اسلامی بیشتر مخالف برداشتهای غلط و اشتباه خود از علم و انسان و اسلام هستند تا چیز دیگر!
شبه استدلالهای آنها در مخالفت و نقد علوم انسانی اسلامی مانند کسی است که میخواهد با ترازو ابعاد یک شی و با متر وزن آن را محاسبه کند!
از دولت ملعون سوئد و دولتمردان فاسد غربی که انتظاری غیر از توهین به مقدسات اسلامی و جسارت به مسلمین نیست.
لکن از وزارت امور خارجه و سایر نهادها انتظار میرود که در کنار بیانیه خواندن، کشورهای اسلامی را برای تحریم سوئد بسیج بکنند تا درس عبرتی بشود برای سایرین.
گاهی منافقین و ساده انگاران منفعت فرد و گروهی خاص را به عنوان مصلحت مردم و کشور به افکار عمومی قالب میکنند!
اگر به قوانین موجود با قاطعیت عمل کنیم و به لوازم آن ملتزم باشیم در این صورت کمتر کار به مصلحت سنجی میکشد...
مصلحت را چنان از معنا تهی کردهاند که تبدیل به ماله شده است!
چه حکیمانه فرمودند امیرالمؤمنین علی (ع): فرمان و دستوری نیست برای کسی که فرمانبردار ندارد و امرش را اطاعت نمیکنند!
ای کسانی که میگویید؛ رهبری آنگونه که باید حکمرانی نمیکند! آیا خود شما و ما و... آنگونه که باید اطاعت و فرمانبرداری میکنیم؟
خطبۀ 27 نهجالبلاغه