چیزی که ضدانقلاب را پریشان میکند این است که جریان انقلابی در احمدینژاد گیر نکرد لذا به رئیسی رسید.
اما جریان ناانقلابی و غربگرا در امثال خاتمی گیر کرد لذا دچار پزشکیان شد!
وسط بازان التقاطی نیز که همچنان سر این سفره میخورند و زیر آن علم سینه میزنند تا که حاجت روا شوند.
رئیسی عزیز معصوم نبود اما حقیقتا خیرالموجودین و از بهترین گزینهها برای خدمت بود لذا او را نه فقط با آرمانها بلکه با واقعیتها نیز بسنجیم.
او سرآمد رئیس جمهوران بعد از جنگ بود لذا دشمنان و منافقین از الگو شدن او میهراسند! چون کارآمدی او افشاء کنندهٔ ناکارآمدی ...ها است.
برخی در آستانۀ سالگرد عروج شهید رئیسی هنوز در پی پاسخ این سؤال هستند که واقعا چه شد که بعد از او مردم به جریان مخالفش رأی دادند؟
وقتیکه سالها با ابتذال در حکمرانی سایبری افکار عمومی را در فجازی ولنگار دربست در اختیار دشمن قرار دادهاید انتظاری غیر از این داشتید؟
کسانی که امروز مقابلهٔ قانونی و انتظامی با مکشفهها، سگبازها، عیاشهای خیابانی و امثالهم را با برچسب دوقطبیسازی تخطئه میکنند! دانسته یا ندانسته بستر نزاع داخلی فردا، بین با غیرتها و با حیاها را با بی غیرتها و بی حیاها فراهم مینمایند؛ که این نتیجۀ طبیعی ضدیتهای اجتماعی است!
راه سومی وجود ندارد! چرک این دمل را اگر با نیشتر قانون خارج نکنید وقتی که بترکد باید با داغ باتوم جمعش بکنید! آیا کسانی که امروز مخالف اعمال قانون هستند عملا موافق ابزار باتوم در فردا میباشند؟ یا اینکه فردا نیز با تحلیلهای تخدیری نسخهٔ دوقطبیسازی نکن و ولش کن خواهند پیچید!؟
اکنون که اختیار ساختار و منابع عظیم دولت دست جریان ناانقلابی و غربزده است و دست انقلابیون از این ظرفیت بیبدیل کوتاه است،
بهترین فرصت برای تربیت نیرو، کادر، تشکیلات و شبکه سازی و خصوصا زدودن مراکز از التقاط و وسط بازان جهت بازسازی جبهۀ انقلاب است.