حق و باطل در مقام نظر و مفاهیم دارای مرز مشخص و کاملا از هم جدا هستند لکن در مقام عمل و مصادیق گاهی متداخل و در هم تنیدهاند.
لذا مدارای مصلحانه با برخی از دیگریهای اسلام در مقام عمل به معنای عدول از ارزشهای اسلامی و عبور از مرزهای ایدئولوژیک نیست و نباید.
به تعبیر قرآن کریم؛ «حـق، آب زلال و پایدار و باطل کف چرک و مضمحل است» خروش جبهۀ حـق که به اوج برسد هیبت پوشالی جبهۀ باطل فرو خواهد ریخت!
همانگونه که ازدیاد کف حاصل تَمَوُّجِ آب است، جولان و غوغای جبهۀ باطل نیز حاصل قدرت گرفتن جبهۀ حق است وگرنه جبهۀ حق ضعیف مورد اعتنای جبهۀ باطل نیست!
همانگونه که میزان کرامت در گرو میزان تقوا، میزان شجاعت در گرو میزان ایمان و میزان بصیرت در گرو میزان عقل است، میزان اختیار نیز در گرو میزان اراده میباشد.
امام خمینی کبیر با تقوا و ایمان و عقل در جنگ ارادهها بر همۀ طواغیت غلبه کرد و برای تاریخ مسیر جدیدی اختیار نمود که امام خامنهای عزیز ادامه دهندۀ آن هستند.
این عنوان(انحطاط متحجرانه؛ انعطافپذیری متفکرانه) موضوع سخنرانی استاد علیرضا پناهیان در محرم امسال بود...
به نظرم تبدیل سه گانۀ(تحجر، انقلابیگری و لیبرالیسم) مورد تأکید امام خمینی ره به دوگانۀ فوق الذکر غیرحرفهای بود.
عدم صورت بندی فنی مباحث پیامدهای بدی دارد که تابع نیات ما نیستند.
نقد حلوا نیست که شیرین باشد بلکه دارو است لذا تلخی و درمان را توأمان دارد برخی با نیت کم کردن تلخی این دارو از خاصیت درمانگری آن میکاهند!
ضمنا حرف حق ذاتا شیرین است منتها برای ذائقهای که به باطل میل کرده باشد تلخ میباشد لذا مبادا به جای اصلاح ذائقهها حرف حق را تخطئه کنیم.