اسارت بشر در قاب روایت لنز قاتلها
اعترافات اخیر فرانسه و آلمان به ایفای نقش در نسلکشیهای کشورهای آفریقایی نامیبیا و رواندا و کشف گور دسته جمعی کودکان بومی در کانادا تنها برگی از کتاب قطور نسل کشیهای کشورهای مدعی حقوق بشر و آزادی است. نسل کشیهای
میلیونی که کشورهای اروپایی در اقصی نقاط قاره آفریقا انجام دادند، نسل کشیهای میلیونی بومیان قاره آمریکا توسط سفید پوستان اروپایی که مثلاً پیام آور تمدن جدید و مترقی بودند و نسل کشیهای امپراطوری بریتانیا در کشورهای آسیای میانه و غرب آسیا که دامنگیر مردم عزیز ایران نیز شد.
موارد فوق الذکر تنها اشارهای گذرا به کشتارها و جنایتهای حدود صد سال قبلِ غربیهای وحشی در اقصی نقاط جهان میباشد، روندی که حتی در این صد سال اخیر نه تنها تغییر و کاهش پیدا نکرده بلکه به صورتهای پیشرفته و مدرنتری در حال پیگیری و انجام است که اگر از جنگ ویتنام و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی بگذریم از نمونههای اخیر آن میتوان به ماجرایهای افغانستان، عراق، میانمار، سوریه، یمن و غیره اشاره کرد و حتی نسل کشیهای هوشمندانه بیولوژیکی که هم اکنون در بستر غذا و دارو در حال اجرا و پیگیری میباشد.
حال سوال اینجا است که دولتهای غربی با این کارنامه جنایتبار چگونه هنوز هم پابرجا هستند و ضمن اینکه به کار خود ادامه میدهند ژست دموکراسی و حقوق بشر نیز گرفته و مردم جهان هم علیه آنها به پا نمیخیزند!؟ جواب روشن است، چون بسیاری از مردم دنیا تاریخ و رویدادهای جهان پیرامون خود را از دریچه لنز رسانههای همین کشورهای غربی میبینند! و این کشورها نیز با امپراطوری رسانهای خود تاریخ و رخدادها را آنگونه که میخواهد و به نفع خودشان است روایت میکنند. و هنوز که هنوز است غلبه روایت با رسانههای غربی میباشد.
شاید برخی اشکال کنند که پس چرا همین سلطهگران و در رأس آنها آمریکا برای گسترش اینترنت تلاش میکنند!؟ و این امکان را برای هر فردی فراهم میکنند که اطلاعات منتشر کند! این امکان که میتواند بر علیه خودِ قدرتهای سلطهگر استفاده گردد!؟ جواب؛ بله این مسئله تا حدود کمی درست است و اتفاقاً در برخی موارد به خاطر ضعف برنامه آنها و هوشمندی آزادگان جهان ضرر و ضربههایی هم از این ناحیه متوجه آنها شده است، اما تمامی این ضرر و ضربهها در مقابل کنترل و سلطهای که آنها بر روی افکار عمومی پیدا کردهاند عملاً هیچ است.
وقتی کنترل امپراطوری و زیرساختهای عظیم رسانهای دست جنایتکاران باشد عملاً مخاطبین چه بخواهند و چه نخواهند دنیا را از دریچه لنز دوربین آنها خواهند دید و قاتلها نیز هرگز ردپای خود در صحنه جرم را به تصویر نخواهند کشید، اگر هم زمانی حقیقت جنایت افشا گردد زاویه لنز خود را به گونهای تنظیم میکنند که کمترین تقصیر و مؤاخده متوجه خودشان گردد! تجمیع و تحلیل کلان دادهها برای تغییر ذائقه و جهت دهی افکار عمومی در جهت منافع قدرتها، فروش اطلاعت شخصی کاربران، سانسورها و فیلترینگهای هوشمند و غیره نیز که جای خود دارد.
با سلام ممنون از زحماتتون
بنظرم تحلیل خیلی کلی گویی و ناقص است