در عالم سیاست و حکمرانی دو جهان موازی داریم؛ جهان خارجی و واقعیت بیرونی، جهان ذهنی و افکار عمومی...
موفقیت یا عدم موفقیت دنیوی یک سیاستمدار و یا یک دولت، برآیندی از خروجی مجموع این دو جهان است لذا به هر دلیلی اگر نتواند در یکی از این دو جهان موفق شود دیر یا زود امر و عرصه را به دیگران واگذار خواهد کرد.
شکی نیست که شخصِ آقای رئیسی و بیشتر کابینهاش از شخصِ آقای روحانی و دولتش بِه هستند، اما در ماجرای برجام شاهد مسائلی مانند برخی مفاد و محرمانگی هستیم که بیشتر به رویکرد تیم مذاکرات آقای روحانی میخورد تا تیم مذاکرات آقای رئیسی!
بدی از هر کسی سر بزند بد است لکن از خوبان، بدتر...
رسانهها به مثابه چشم و گوش افکار عمومی هستند لذا اختلال و انحراف در آنها موجب اختلال و انحراف در افکار عمومی است.
به چشم و گوشهایی که 56 شهید و حدود 200 زخمی انفجار نماز جمعه پیشاور را ندیدند و صدای انفجارش را نشنیدند اعتماد نکنید.
بایکوت جنایت پیشاور در رسانههای غربی آن روی سکه حمله انتحاری است.
طرح صیانت با همه ایراداتی که ممکن است بر آن وارد باشد قطعاً از وضعیت بیقانونی حاکم بر فضای مجازی بهتر است. (ولنگاری فجازی شاهرگ حیات دشمن است)
البته تا زمانی که متولیان طرح صیانت نتوانند با اصلاح و تکمیل و تبیین دقیق از طرحِ صیانت، صیانت بکنند، بعید میدانم با طرح صیانت بتوانند از کاربران صیانت بکنند.
آیا با وجود فضای مجازی ولنگار میشود کارِ اقناعی کرد؟
ضد انقلابهایی مانند سازمان مجاهدین، بعد از انقلاب عملاً نفاق را کنار گذاشته و وارد فاز محاربه شدند اما ما همچنان آنها را منافق خطاب میکنیم!
وقتی محارب را منافق بپنداریم بعید نیست که منافق را نیز دوست تلقی کنیم. ادبیات سیاسی در جهت گیری افکار عمومی بسیار مؤثر است.