وقتی مسئله پذیرفتن امور باشد دوگانۀ تعهد یا تخصص اصولا کاذب است چون اساسا کسی که فرد متعهدی است مسئولیت و کاری که تخصصش را ندارد قبول نمیکند.
مگر در شرایط و مواردی که کلا فرد دیگری نباشد و یا انجام امور توسط غیر ممکن نیست و یا عوامل خارج از ارادۀ فرد مانند جبر و اضطرار در کار باشد.
اما اگر مسئله سپردن مسئولیت و کار به دیگری بود، مثلا وقتی که ما بین دو مدعی که یکی متعهدتر و دیگری متخصصتر است مرددیم چه باید کنیم؟
در اینجا جنس و نوع آن مسئولیت و کار است که تعیین کننده میباشد! به گونهای که در برخی امور تعهد بیشتر اهمیت و اولویت دارد و در برخی امور تخصص بیشتر...
توی این دنیا فقط حدود یک میلیارد و خوردهای مسلمان داریم که فقط حدود سیصد میلیونش شیعه هستند که فقط حدود چهارصد هزارشون روحانی هستند که فقط حدود دویست هزارشون توی حوزههای ایران هستند اون وقت برخی گلوگاههای رسانهای این کانون حساس رو دادن دست یک عده کم سواد بدون تخصص!
وقتی که دشمنان برای مقابله با جمهوری اسلامی بهترین نیروهایشان را به میدان آوردهاند کـم توجهی به مزیتهای انقلابی خطای راهبردی است.
آقای رئیس جمهور! خـوبـی شما ضعف تیمتان را جبران نمیکند لذا تا دیر نشده توان و ظرفیت نیروهای متعهد، متخصص و انقلابی را به کار بگیرید.
جبهۀ باطلِ دشمنان همواره برای مقابله و مبارزه با جبهۀ حقّ انقلاب اسلامی از بهترین نیروهایش استفاده میکند و هر کسی هم که بتواند کمترین کاری برایش بکند را سریعاً به خدمت میگیرد.
اما گاهی در برخی از نقاط جبهۀ انقلاب اسلامی مشاهده میشود که در به کار گیری نیروها، چاپلوسی و رانت و رابطه، جای ضابطه و تعهّد و تخصّص را گرفتهاند...!