متحجّرین و غربگرایان علیرغم ضدّیت شدیدی که در مقام نظر با یکدیگر دارند اما در مقام عمل چندان تقابلی با هم نداشته و حتی در مقابلۀ با جریان انقلابی مخرج و رویکرد مشترک نیز پیدا میکنند!
لذا سختی کار انقلابیون دوچندان و جهاد علمی و عملی آنان در دو جبهه است، از یک سو اسیر حماقت متحجّرین و از سوی دیگر درگیر وقاحت غربگرایان هستند...
برخی مسئولین از بالا شاهلولۀ لجن(فضای ولنگار مجازی) را به روی افکار عمومی گرفتهاند! بعد از انقلابیون انتظار دارند با چهارتا تـــی(پیج و کانال) این پایین جهاد تبیین بکنند!
صد البته که انقلابیون ولایتمدار دست از جهاد تبیین و سایر مجاهدتها برنخواهند داشت ولی بالا غیرتاً شما دست از این دور باطل مضحک و طنز آمیز بردارید.
مقابله و مبارزه با دشمنان خارجی که آشکارا دشمنی میورزند بدون مقابله با منافقین داخلی که پنهانی مشغول دشمنی هستند مبارزۀ ناقصی است!
گاهی منافقین رخنه کرده در جبهۀ اسلام، مؤمنین را صرفاً به مقابله با دشمنان خارجی و تمرکز بر روی آنان تشویق میکنند تا خودشان در امان بمانند!
لذا شمشیر کیّس یک لبهاش سمت جبهۀ خودی است!
برداشتن عمامه(خلع لباس) خوب است اما از سر منافقانی که آن را غصب کردهاند لکن اکنون که نظام اسلامی حاکم است این مهم بر عهدۀ دادگاه ویژۀ روحانیت میباشد.
لذا برای ایجاد بسط ید برای دادگاه ویژۀ روحانیت باید ابتدا منافقین عمامه به سر را با جهاد تبیین و روشنگری در افکار عمومی رسوا و نفاقشان را هویدا بکنیم.
بعد اگر نهاد مربوطه اقدامی نکرد! مؤمنین مختار هستند.
فتنه برای انقلاب و انقلابیون همانند غربال است، غربالی که مجاهدینِ مخلص را از منافقین و نخالهها جدا میکند.
در فتنهها از ملامتِ ملامت کنندگان نهراسیم چرا که این ملامتها همانند سوهانی هستند که ما را صیقل میدهند.
فتنه همانند قیچی هرس است لذا حریف تنۀ تنومند انقلاب نمیگردد، فقط شاخههای خشک و بیبَر را قطع میکند.
البته آشکار شدن همۀ ثمرات فوق مشروط بر ولایتمداری، مقاومت و صبر، شجاعت و بصیرت و جهادِ تبیین است...