در اینکه چه بکنیم همه خواهند گفت؛ آنچه حق است و عدل؛ فارغ از قرائتهای مختلفی که از آنها میشود اگر در قرائت نظری هم به توافق برسیم، برخی آنقدر در زمان، مکان، کمیت، کیفیت، شرایط و چگونگی اهتمام به حق و عدل مناقشه میکنند که نهایتا در عمل قدم از قدم برداشته نمیشود!
ملاک تعیین کننده در دوگانگیها ارزش و ضد ارزشهایی هستند که فارغ از مصادیق، به عنوان شاخصی ثابت معیار سنجش هستند مانند عدل و ظلم.
اما ملاک تعیین کننده در دوقطبیها نفسِ خودِ مصادیق هستند، فارغ از اینکه با شاخص حق و عدل سنجیده شوند یا خیر مانند نژاد، زبان، گروه و...
رأی دادن که موجب تعیین سرنوشت خود، حکومت و جامعه میشود صرفا یک امتیاز و حق نیست که بشود از آن صرف نظر کرد بلکه وظیفه و تکلیف است!
تفاوت امتیاز و حق با وظیفه و تکلیف در این است که از اولی میشود صرف نظر کرد و گذشت اما ترک کردن دومی هم عتاب دنیوی دارد و هم عقاب اخروی!
جریان التقاطی موسوم به صورتی با همۀ کم رنگیاش خسارتهایی میتواند بزند که جریانهای سیاه و سبز و بنفش با همۀ پر رنگیشان نتوانستند بزنند.
گفتار و کردار و رفتار التقاطی مخلوطی از حق و باطل است لکن در نهایت حقیقت و عدالت را به مسلخ فساد و ظلم برده و یقین را به حیرت مبدل خواهد کرد.
یکی از اسامی و صفات قرآن کریم «فرقان» است که معنای آن میشود؛ «جدا کننده» آن هم نه هر جدا کنندهای بلکه جدا کنندۀ حق از باطل!
قرآن فارق و جدا کنندۀ حلال از حرام، راست از دروغ، صالح از طالح، صواب از خطاء، مؤمن از کافر، سعید از شقی، و راه هدایت از ضلالت است.