مراقب کسانی که دیاثت سیاسی را در زرورقی از ایران دوستی کادوپیچ میکنند باشید! این قماش مشاطههای ماهری در بزک کردن هستند.
همانهایی که ردپایشان از قطعنامه598 تا خسارت محض برجام قابل مشاهده است و همواره در بزنگاههای حساس گرای انحرافی میدهند.
گاهی نتیجۀ حماقت با خیانت یکی است!
عملیات روانی، یک کاسه ماست زدن نادانی را به دیگری، جنایت بشری جلوه میدهد و به گلوله بستن فردی دیگر را حادثهای طبیعی..!
میدانید چرا افکار عمومی در مقابل این پارادوکس حساس نیست؟ چون دستگاه محاسباتی بسیاری، در فجازی ولنگار مختل شده است.
کاتالیزور این اختلال هم شیادی منافقین است.
سخن گفتن از رفراندوم توسط برخی افراد، انسان را به یاد این کلام امیرالمؤمنین(ع) میاندازد که میفرمایند: کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ.
شعار رفراندوم خواهی برخیها مانند فریاد دزد را بگیریدی است که از حلقوم دزدان بیرون میآید لذا ضمن هوشیاری... اعتنایی نکنید.
اکثریت غالب مسمومیتهای اخیر یا به عبارت دقیقتـر دومینوی توهم مسمومیت در نوجوانان حساس، ریشه در عملیات روانی رسانهای دارد...
جنگ شناختی چنان ذهن را درگیر میکند که علم حضوری افراد به احوالات بدن خویش را نیز به چالش میکشد و حتی موجب عوارض واقعی میگردد.
نظام آنقدر شرف دارد که اشتباه یک نیروی جزء خود را در ماجرای هواپیمای اوکراینی با بیش از 170 نفر تلفات را گردن میگیرد و مسئولیت آن را میپذیرد.
اکنون سوال ما از مخالفین این است که؛ نظام جمهوری اسلامی چرا باید از پذیرش تهمت دشمنان در خصوص کشتن چند نفر محدود هراس داشته باشد!؟
ای کافرین و منافقین! هرگز ما را به کیش خود مپندارید.