خسارات زلزلۀ شهرستان خوی کجا و خسارات زلزلههای پیاپی در خُلق مردم ایران کجا؟ کاش همانگونه که اولی را درک میکنیم دومی را نیز درک بکنیم.
براندازان، غربگرایان، مزدوران و برخی سلبریتیها در بستر گسلهای فضای ولنگار مجازی همواره مشغول ایجاد زلزلههای پیاپی در خُلق مردم هستند.
گرچه شاه خائن در26 دی 57 مفتضحانه از ایران فرار کرد اما نوکران و غلامان حلقه به گوش غرب با همان خلق و خوی شاه هنوز هستند و مانند انگل از خون مردم و نظام تغذیه میکنند.
امام خمینی(ره): ما از شرّ رضا خان و محمد رضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت.
متحجّرین و غربگرایان علیرغم ضدّیت شدیدی که در مقام نظر با یکدیگر دارند اما در مقام عمل چندان تقابلی با هم نداشته و حتی در مقابلۀ با جریان انقلابی مخرج و رویکرد مشترک نیز پیدا میکنند!
لذا سختی کار انقلابیون دوچندان و جهاد علمی و عملی آنان در دو جبهه است، از یک سو اسیر حماقت متحجّرین و از سوی دیگر درگیر وقاحت غربگرایان هستند...
به عبارت ساده «سادیسم» یعنی تمایل و لذّت بردن از آزار دادن و تحقیر کردن دیگران و «مازوخیسم» یعنی تمایل و لذّت بردن از آزار دیدن و تحقیر شدن توسط دیگران.
اکنون نسبت بین آشوبگران و غربگراها با دشمنان مردم، مازوخیسمی و با هموطنان خود سادیسمی شده است! لذا در مقابل دشمن کرنش و داخل کشور شورش میکنند!
ریشۀ این مخمصه گاهی در قلب و گاهی در اندیشه است.
ای کسانی که 8 سال بر ویرانگری روحانی و غربگرایان چشم فرو بستید و دَم نزدید و حتی حمایت هم کردید!
لطفاً 1 سال هم که شده دندان روی جگر بگذارید، آقای رئیسی و دولتش مشغول آواربرداری آن 8 سال هستند.
از آقای رئیسی هم خواهشمندیم که تا دیر نشده بانیان وضع موجود و رانتیها را از قطار دولت خود پیاده کنند.